🌼 من خودم را دوست دارم من زنی را می‌شناسم که هیچ‌گاه در انتظارِ ظهورِ دستی برای برآوردن آرزوهاش نماند، خودش بلند شد، یک‌تنه ایستاد و برای آرزوهای خودش آستین بالا زد و ذره ذره موفق شد. من زنی را می‌شناسم که هم ظریف بود، هم محکم، هم تکیه‌گاه بود.هم گریه می‌کرد، هم می‌‌خندید، هم دوست داشت، هم دوست‌داشتنی بود. من زنی را می‌شناسم که مستقلانه می‌زیست و مستقلانه اقدام می‌کرد، که کمک می‌گرفت اما همیشه اول و آخر، روی توانمندی‌های خودش حساب می‌کرد. که سنگفرش‌های یک خیابان معمولی را دوست داشت و حال دلش با تابش آفتاب و تماشای گیاه و پرنده‌ها خوب می‌شد. که برای حال خوب خودش می‌جنگید و لایه‌های زمخت عادت و روزمرگی را کنار می‌زد و از لابلای جزئیات ساده و دست و پاگیر حیات، دلپذیرترین دلخوشی‌ها را برای خودش بیرون می‌کشید و عمیقا ذوق می‌کرد. ✍️روزمرِگی_من_و_مامان ‏ 🧕https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb 🌼