بسم اللّه الرّحمٰن الرّحیم . «قدرت یا حقیقت ؟ » (۲) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به راستی : - می شود اسیر «سوابق آدم ها» و «مرزسازی های سیاسی» نشد و «مستقل» فکر کرد . - فرد انقلابی «معیار های معرفتی» را در نظر می گیرد و نه «خط کش های سیاسی» را . -می شود از دریچه ی «فکر» و «هویت» تحلیل کرد و نگفت هر کس جزو جبهه ی اصلاحات نبود ، مطلوب است . -ماهیت انقلاب اسلامی تعارف بردار نیست و نمی شود التقاط را ندید و حمل بر صحت کرد . -باید بر اساس «مکتب» و «هویت» و «اصالت» قضاوت کرد و نه «جناح» و «قدرت» و «منفعت» . -باید از تقسیم بندی های سیاسی همچون حضرت آقا خارج شد و نگاه کرد که چه کسی به بنیان های انقلاب اسلامی وفادار تر است ؟ - ما از منطق سیاسی علامه مصباح آموختیم که وحدت «ارزش عَرَضی» دارد نه «ارزش ذاتی» . یعنی وحدت اصل و اساس نیست ، بلکه باید تابع تفکر و هویت باشد . وحدت لغیره است نه لنفسه ‌ . به قول شهید بهشتی ما موافق «وحدت مکتبی» هستیم نه «وحدت منفعتی» . - وحدت مشروع «وحدت معطوف به حقیقت» است نه «وحدت معطوف به قدرت» . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ضمنا : کسی این جریانات سیاسی درون نظام اسلامی را همچون رژیم طاغوتی و فاسد بزرگترین شرّ بود ، ندانسته است ؛ اما اینجا وجه استدلال «طریق اولویت» است . به این صورت که : یک مسلمان انقلابی خالص و غیر التقاطی همچون امام و مطهری و رهروان راستین شان ، برای بر اندازی و مبارزه با رژیم طاغوت که فساد اعظم و شرّ بزرگتر محسوب می شود ، حاضر نمیشود به هر قیمتی و با هر کسی ائتلاف و حدت داشته باشد و از اصول خود کوتاه بیاید ، اتفاقا انقلابیون اصیل هم کوتاه نیامدند در مبارزه با فساد اعظم . خب حالا که معتقد است بدی و فساد اینها به حد فساد طاغوت و منافقین نمیرسد ، پس «به طریق اولی» در رقابت با جریاناتی که تفکر اسلام ناب و گفتمان خالص انقلاب اسلامی ندارند ، از اصول خود چشم پوشی نمیکند و به تکلیف خود که «رای دادن به اصلح» و «ائتلاف در صورتی که وحدت در مکتب باشد نه منفعت » عمل می کند . رحمه الله | مَنْ یَنْتَظِر | 🕊️ https://eitaa.com/manyantazer1