⭕ اعتراض و چرخه منتقد، مخالف و معاند دو. 🔸ما اگر اصل و اساس را برای خود آرمان‌ها، ارزش‌ها و اهداف انقلاب اسلامی بدانیم، قطعا اعتراضات این دسته، فرصت است اما اگر اصل را جریان‌ها، دولت‌ها، گروه ها و احزاب و اشخاص بگذاریم، قطعا یک تهدید است. مساوی انگاشتن افراد و کارگزاران نظام با اصل انقلاب و نظام یکی از بزرگترین آفت های گفتمانی تقریر شده توسط بخشی از حاکمیت ذیل بحث اعتراض مردم است که باید هر چه سریعتر از این انگاره غلط فرار کرد. 🔸کاش نمایندگانی می‌داشتیم که برای یکبار که شده، مکانیزمی طراحی کنند برای اعتراضات مسالمت‌آمیز مردم. تا مردم وقتی به مسئله‌ای معترض هستند طبق آن مکانیزم قانونی عمل کنند. در هر شهر مکانی برای این قضیه در نظر گرفته شود. تا قبل از اینکه این‌ مکانیزم طراحی نشود هر اعتراضی توسط آشوب طلبان و مخلان نظم و آسایش مردم به آشوب تبدیل می‌شود. 🔸مجلس مکانیزم قانونی برای برگزاری تجمعات صنفی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... در نظر بگیرد، در هر شهر مکانی برای این قضیه هم در نظر بگیرند. قطعاً این آشوب‌ها را نخواهیم داشت. وقتی کسی خارج از آن مکانیزم و خارج از آن مکان قصد داشت کاری انجام دهد و بانک یا اتوبوس یا اموال مردم را به آتش بکشاند آن موقع به لحاظ قانونی با آنها برخورد شود. دیگر همه هم قبول می‌کنند. 🔸علاوه بر پیشنهاد بالا، نباید از دو ظرفیت مهم صدا و سیما و دانشگاه غفلت ورزید. صدا و سیما باید تریبون و بستری باشد برای شنیدن صدای تمامی معتقدین به جمهوری اسلامی با هر نگاه و سلیقه ای. از کسانی که با حجاب اجباری و حصر سران فتنه و سیاست های ایران در سوریه و عراق مخالفند تا کسانی که مطالبات کارگری و صنفی و عدالتخواهانه دارند. انتقاد در چارچوب جمهوری اسلامی هیچ خط قرمزی ندارد. همگان باید بتوانند از عالی ترین مقامات نظام تا پایین ترین آن را نقد کنند. خط قرمز یک چیز بیشتر نیست، تمامیت و کلیت حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی ایران. 🔸از طرف دیگر صحنه و ظرفیت دانشگاه را داریم. دانشگاه زنده بودنش به تضارب آرا است. مطالبه ای که رهبری نظام تحت عنوان کرسی های آزاداندیشی فکری بارها مطرح کرده اند. مسئولین مختلف چه انتخابی و چه انتصابی، چه معمم و چه مکلا، چه نظامی و چه غیر نظامی موظف اند که در دانشگاه حاضر شوند و پاسخ گوی سوالات دانشجویان باشند. بسیاری از گره های ذهنی را همین حضور می تواند باز کند. دانشگاه باید آزادانه عرصه ی بروز و ظهور اندیشه های گوناگون باشد. البته با حفظ شأن و جایگاه دانشجویی و نه با فحش و ضرب و شتم و به کار بردن الفاظ رکیک و چاله میدونی. در کرسی دانشگاه می باید ریزترین مسائل کشور به نقد و ارزیابی و بررسی گذاشته شود، دانشجو باید تحلیل بکند ولو به غلط، اگر دانشگاه این ظرفیت بالقوه خود را بالفعل نکند یقین بدانید که سرریز آن در کف صحنه خیابان و درگیری و آشوب خواهد دید. 🔸و اما در ارتباط با دسته دوم، یعنی مخالفین خنثی. اعتقاد نگارنده آن است که این گروه باید از تمامی حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و شهروندی و... برخوردار باشند و می توانند از تمامی امکانات رفاهی و آموزشی و... نظام اسلامی استفاده بکنند، البته تا زمانی که قصد براندازی و نابودی نظام جمهوری اسلامی را نداشته باشند. این دسته از معترضین را می توان مخالفین نجیب و بی خطر نامید. امثال داریوش فروهر و همسرش و یا تیپ افرادی چون یدالله سحابی و برخی از عناصر باقی مانده از جبهه ملی و انجمن حجتیه از این جنس اند. 🔸دسته سوم را معاندین نامیدیم. کسانی که هدفی جز براندازی و نابودی جمهوری اسلامی ندارند و در این راه دست به هر جنایت و ناامنی و دروغ و اتهامی می زنند و صریحا اذعان به آن دارند که نه قانون اساسی را قبول دارند و نه موجودیتی به نام جمهوری اسلامی ایران. در هر کجای دنیا با این دسته چه رفتاری می شود؟ گل و شیرینی تقدیم شان می کنند؟ کدام نظام سیاسی را سراغ دارید که در مقابل کسانی که می خواهند او اساسا نباشد و وجودی نداشته باشد، تساهل و تسامح کند و صرفا نظاره گر باشد که او هر کاری که دلش خواست انجام دهد؟ از حکومت پیامبر اسلام و امیرالمومنین تا حکومت بایدن و نتانیاهو؛ با این جماعتی که دست به سلاح می برند و نظم و آسایش و امنیت جامعه را به مخاطره می اندازند و با هر دروغ و تهمتی سعی در پنجه کشیدن بر صورت نظام سیاسی را دارند، یک برخورد صورت می گیرد و آن چیزی نیست جز تقابلی سخت و خشن. @marghoomat