✨خون تازه بعد از ۹ سال 🌾شهید عبدالنبی یحیایی شبها تا دیر وقت، زیر نور چراغ فانوس مشغول خواندن و نوشتن بود. می گفت: «می خواهم زود خواندن و نوشتن را یاد بگیرم تا روضه خوان امام حسین (ع) شوم.» محرم که می‌شد مردم را جمع می‌کرد و برای شان روضه می خواند. ☘وقتی شهید شد، ۱۸ روز روی ارتفاعات کردستان مانده بود و ۲۸ روز بعد از شهادت آوردندش برای تشییع. بدن سالم سالم بود و بوی عطر می داد. 🌺نُه سال بعد از شهادتش هم، وقتی شدت باران قبرش را خراب کرده بود، سنگ لحد را که برداشتیم، جنازه سالم بود. خواستند بیاورندش بیرون دست‌های شان خونی شد. راوی: پدر شهید 📚کتاب خط عاشقی ۱، حسین کاجی، ص ۱۷ عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir