📜🌷📜✨📜🌷
🌷
📜
✨
📜
🌷
🕊بسم الله الرحمن الرحیم 🕊
🌿کتاب : روزهای بی آیینه 🌿
🌺خاطرات : منیژه لشکری ✨ همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری 🌺
🎊✨نویسنده : گلستان جعفریان✨🎊
🎀 قسمت : اول 🎀
«کوتاه دربارۀ حسین لشگری»
❤️من در کنار همسرم هستم؛ همسری که هجده سال انتظار و خون دل خوردن آنقدر او را خسته و رنجیده کرده که بدون اینکه خودش متوجه باشد یا بخواهد کوچکترین ناملایمات او را از روال عادی زندگی خارج میکند.🌸
🌻در کنار پسرم هستم؛ پسری که در روزهای اول بازگشتم از اسارت مرا به اسم حسین صدا میکرد و هماکنون بعد از گذر سالها بهتر یکدیگر را درک میکنیم.🌸
❤️من در کنار مردمی مهربان و قدرشناس هستم؛ آنها هر جا که مرا میبینند احترام میگذارند و سپاس میگویند و این روح تازهای از خدمت به میهنم را در من زنده میکند.🌸
🌻من در کنار دوستان و همکارانم هستم؛ آدمهایی باوفا و صمیمی که حتی اجازۀ آوردنِ یک فنجان چای را به من نمیدهند🌸.
❤️بعد از هجده سال اسارت، حالا آزادیام را در کنار این عزیزان میگذرانم و هر روز بیش از روز قبل به ایران، مردم، و این فرهنگ علاقه پیدا میکنم.🌸
🌻جنگ و اسارت برای من فرصت بود؛ فرصتی برای آموختن، چگونه زندگی کردن، قدر خانواده، دوستان، آشنایان، و حتی کوچکترین نعمتهای الهی را دانستن.🌸
❤️حسین لشگری بیستم اسفند 1331 در دهک ضیاءآباد، واقع در شمال شهر قزوین، به دنیا آمد. در سال 1350، پس از گرفتن دیپلم، برای خدمت سربازی به خراسان اعزام شد. در رزمایش مشترک بین نیروی زمینی و هوایی ارتش، به واسطۀ آشنایی با خلبانان، شور و اشتیاق وصفناشدنی برای پرواز وجودش را پُر کرد.🌸
🌻پس از خدمت سربازی، با شرکت در آزمون دانشکدۀ خلبانی و قبولی در آزمون، به استخدام نیروی هوایی درآمد.
در سال 1353، پس از گذراندن مقدمات آموزشی پرواز در ایران، برای تکمیل آموزش در دورۀ خلبانی به امریکا رفت. او، پس از کسب عنوان خلبانی، با درجۀ ستواندومی به ایران بازگشت و در جایگاه خلبان هواپیمای شکاری (اف ـ 5) به پایگاه دوم شکاری تبریز رفت. در سال 1358، پس از ازدواج با منیژه لشگری، به پایگاه وحدتی دزفول منتقل شد.🌸
❤️پس از لغو قرارداد 1975 الجزایر و پارهشدن این عهدنامه به دست صدام حسین جلوی دوربینهای تلویزیونی، از فروردین 1359 مرزهای ایران مورد تجاوز زمینی و هوایی نیروهای عراقی قرار گرفت .🍃💞🍃
ادامه دارد .......
🌷
📜
✨
📜
🌷
http://eitaa.com/mashgheshgh313
📜🌷📜✨📜🌷