#منِ_سبز#ننجونِ_درونِ_من
ننجونِ درونِ عزیزم؛
[از اینکه انسانها انقدر برام مهمن و من سعی میکنم هرروز بهشون محبت کنم، ولی در اخر اونا این محبت های من رو مزاحم میبینن و به من احساس اضافی بودن میدن ،
متنفرم.
هرروز دارم به خودم میگم:
"انسانها خوبن نگاشون کن،
اینو ببین چقدر خوبه."
و تا میام از پیله خودم بیرون بیام ،
بهم یه درس عبرت میدن و
من دوباره برمیگردم تو پیله ام و میگم: "انسانها درست نشدنی ان.."
ای کاش ادم نبودم،
ای کاش یه پروانه بودم تو جنگل درخت های البالو.]
- بیست و نهمین نامه من به مادر بزرگِ درونم:)-