🍂 🔻 روایت سردار غلامپور از عملیات کربلای ۵ 2⃣1⃣ صبح روز ۶۵/۱۰/۱۰ پس از خواندن نماز و خوردن یک صبحانه مختصر با غلامپور و به‌اتفاق برادران صیاف‌زاده و محرابی عازم محورهای عملیاتی شدیم. غلامپور قصد داشت با سرکشی به یگان‌ها جدیت فرماندهی در اجرای عملیات را به فرماندهان لشکرها و تیپ‌ها نشان دهد. غبار غلیظی آسمان منطقه را پوشانده بود و دید مناسبی وجود نداشت. در سرکشی به لشکر 25 کربلا مرتضی قربانی را دیدیم که سوار بر موتور بود و چکمه‌هایی در پا داشت که تا بالای زانویش را پوشانده بود. مرتضی در کنار خودرو غلامپور توقف کرد و به طعنه و مزاح گفت، به اهواز می‌روید؟ غلامپور هم با خنده گفت، نه، از اهواز می‌آییم. وی جمله خود را چنین ادامه داد: وضعیت چطور است مرتضی؟ ان‌شاءالله آماده هستی؟ مثل اینکه به آقا محسن گفتی می‌خواهی مثل شیر به دشمن حمله کنی؟ مراقب باشی شیر بی‌یال و دم نشوی. مرتضی قربانی در پاسخ با لهجه غلیظ اصفهانی گفت: مراقبم، با بچه‌ها قسم خورده‌ایم تلافی کربلای 4 رو سر عراقی‌ها در بیاریم. این منطقه جلو کانال ماهی، منطقه خوبی برای عملیات است، ما را بگذارید اینجا عمل کنیم. یک فکری هم برای نیروهای بسیجی بکنید، اینها پنج روز دیگر بیشتر نمی‌مانند. غلامپور: خب به آقا محسن بگو! مرتضی قربانی: گفته‌ام. غلامپور با گفتن خداقوت و خداحافظی به راننده دستور حرکت داد و به‌سمت لشکر 5 نصر حرکت کردیم. قالیباف در مقر لشکر نبود، نیروهای مخابرات لشکر 5 نصر گفتند، آقا باقر رفته به‌سمت خط. ما هم به‌سمت خط و دژ مرزی حرکت کردیم. قالیباف در کنار دو دستگاه مهندسی مشغول گفت‌وگو با فرهاد یعقوبی فرمانده تیپ مهندسی بود. او با دیدن غلامپور، همراه با برادر یعقوبی به‌سمت خودرو آمد و غلامپور نیز از خودرو پایین رفت. پس از سلام و احوالپرسی، قالیباف پرسید، چه خبر و غلامپور هم گفت، خبر عملیات تا چند شب دیگر. قالیباف درحالی‌که می‌خندید، گفت: ما مسلمان‌ها ساده هستیم، باور کنید که این حرکت هم هول‌هولکی است و عجله می‌شود. غلامپور نیز در پاسخ گفت: نه نمی‌گذاریم هول‌هولکی بشود. برادر صیاف‌زاده نیز در توجیه ضرورت عملیات گفت: اگر این عملیات انجام نشود عراق یک جایی می‌آید داخل و به یکی از مناطق عملیاتی حمله می‌کند. من از فاو می‌ترسم. باید آنجا را مراقبت کنیم. قالیباف پاسخ گفت: نباید سرعت عمل تدبیر را ضعیف کند. باید با احتیاط وارد عمل شد. غلامپور: شما آماده باشید تا به‌موقع وارد عمل شوید. جلسه با آقا محسن را هم شرکت کن و حرف‌هایت را بزن. فعلاً خداحافظ. پس از جداشدن از فرمانده لشکر 5 نصر و سرکشی به دژ مرزی و چند پد توپخانه، به قرارگاه برگشتیم. پس از خواندن نماز به امامت آقای صیاف‌زاده، جلسه بررسی وضعیت دشمن برگزار شد که برادران پیش‌بهار جانشین اطلاعات نیروی زمینی سپاه و محرابی مسئول اطلاعات قرارگاه کربلا حضور داشتند. هنوز هیچ‌کس زمان دقیق عملیات را نمی‌دانست و همین مسئله تردیدها را افزایش می‌داد. محرابی گزارش خود را از همین مسئله آغاز کرد.. پیگیر باشید @mersad598