مشکات اهل بیت (ع)
ادامه درس بیست و دوم از سلسله دروس مبادی اصول فقه... 📌قسمت سوم: آیه ۸۳ سوره نساء مربوط به ارجاع
👇👆👇👆 باقی منابع مالایعلمون از مرفوع ها نیست. و تزریق کنندگان مالا یعلمون همان تزریق کنندگان کل شی لک حلال اند که صورت عوض کرده اند. اگر مالایعلمون رفع شده چگونه دهها جلسه درس را به اثبات اشتراک عالم و جاهل در تکلیف اختصاص می دهید ؟! و چگونه از چنگ آیات و روایات دال بر احتیاط یقه خودمان را رها می کنیم؟! در یک کلام روایات برائت را نباید به حریم احکام سرایت بدهیم ، بلکه در همان محدوده جریان طبیعی موضوعات نگهداریم . مثل اصل عدم جرم. و اما حدیث الناس فی سعه مالا یعلمون این روایت فقط می تواند از حلقوم یک سنی نفوذی و جاسوس منصور خارج شود که چنین هم هست. و الا در مکتب اهلبیت معدن علم در کنار امت است که امام و فقهای امام (ع) است. با وجود امام سعه برای جهل نیست ، جز برای پیروان کودتای سقیفه . و شهرت نمی تواند جابر باشد. پس این روایت اولا خلاف کتاب و سنت است و ثانیا سندش عامی است . که اسماعیل ابن ابی زیاد سکونی باشد. و روایت ما حجب الله علمه هم نه سند معتبر دارد و نه دلالت بر برائت. ⭕️تبصره مهم تر از اصل: اصل یعنی ستون فقرات یک مجموعه از قوانین، و این ستون باید دارای استحکام و اعتبار قوی باشد ، برائت را اصل خوانده اند اما از زمان رسول خدا(ص) تا عصر امام باقر(ع) حدود یک قرن هیچ خبری از هیچ معصومی درباره تمسک به برائت نیست تا چه رسد که اصل حاکم بشود. در طول مدت یک قرن بین جامعه کل مسلمین حداقل یک بار اصل برائت در محافل فقهی استعمال نشده است. این فقط فقهای درباری اهل سنت بوده اند که این روایات بی سند و بی اصل و نسب را به فضای فقهی شیعه تزریق کرده اند. 🔆این چه اصلی است که هیچ فرعی از آن در مجامعه علمی تولید نشده است.؟! چرا تمام روایات برائت جز دو تا از نظر سند داغون است.؟! آن دو تا هم از باب تقیه است. در عصر حضور اهلبیت (ع) در جامعه اهل سنت قدرت و جامعه در اختیارشان بوده اما احکام اسلام را در اختیار نداشته اند ،و اما بالعکس شیعه احکام در اختیار داشته اما حوزه ای برای عمل نداشته است . لذا اهل سنت بر طبل اباحه و برائت می زد و شیعه بر وجود حکم و در صورت جهل مردم بر احتیاط اصرار داشته است. و اگر شیخ مفید ، شیخ صدوق ، شیخ طوسی و باقی قدماء بر اباحه تاکید دارند خود جای تامل است. چرا که عناصر تزریقی بصورت غیر مستقیم فضا را با فتاوای اباحه پر کرده بوده اند . اگر روایات اباحه و برائت ستون فقرات تفقه اند پس چرا از گوشه و کناره ها پیدا می شوند؟ در حالی که این قبیل روایات باید میدان دار تفقه باشند. ✳️ پس روایات برائت آن هم سراریز شدن آن به فضای شبهات حکمیه از این جا ناشی شده که از نبودن احکام اسلام در اختیار فقهای اهل سنت ، دو چیز حادث شد 1⃣اول قیاس و رای . 2⃣دوم روایات برائت و اباحه . و غلظت آن فضای فقهی شیعه را هم تحت تاثیر قرار داد. کانال مشکات در ایتا.............👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit کانال مشکات در تلگرام👇 @mousavizanjany