📖درس نهم از سلسله دروس قضاء در اسلام. دربحث قبلی عرض کردیم اگر چه کفایت یک شاهد و قسم مدعی در اختلافات مالی اجماعی است ،لکن ما به جز ثقلین سفارش شده رسول خدا (ص) ( کتاب وعترت) دلیل دیگر را معتبر نمی دانیم، چون مستند به ثقلین نمی دانیم. مانند اجماع و عقل و شهرت . چون اجماع مخترع کودتاگران سقیفه است ،و عقل هم هر چه حکم کند می شود معقول است و نه شرعی .و شهرت فتوائی هم در تعارض به درد میخورد و نه اینکه خود دلیلی در کنار قرآن و سنت باشد. اینک برویم سراغ صفحات پر از معمای پرونده این روایت در متون تاریخی ، تا ببینیم کفایت یک شاهد با قسم مدعی چه سابقه تاریخی داشته است . ۱-- شخصی بنام سیف ابن سلیمان قَدَری مسلک سازنده اصلی این روایات است.! او شخصی است که طبق نقل شافعی ، محمدابن حسن گفته :(( لو علمت انّ سیف ابن سلیمان یروی حدیث الیمین مع الشاهد لافسدته ،قال: قلت :یا اباعبدالله اذا افسدته فسدت.)) شافعی می گوید محمدابن حسن روزی گفت : اگر برای من ثابت شود سیف ابن سلیمان حدیث مشروعیت :((شهادت واحد باقسم )) را دارد نقل می کند خرابش خواهم کرد . گفتم : آن وقت او خراب می شود دیگر. ( سنن بیهقی خبر ۲۱۲۳۱ جلد ۱۵ ص ۲۰۳ چاپ دارالفکر بیروت) این یک صفحه پر معما در پرونده این روایت. ۲-- ریشه خبر سیف ابن سلیمان کتابی است منسوب به سعدابن عباده که گاهی نتیجه اش و گاهی نوه اش از آن نقل می کرده اند. و مسلم در صحیحش و ابوداود در سنن اش آورده اند. ( سنن بیهقی خبر۲۱۲۲۷ و۲۱۲۲۸) و این عمرو ابن دینار است که پس از نقل روایت می گوید :((این کفایت شاهد واحد با یمین فقط در اموال است))، پس به هیچ وجه رسول خدا (ص) نفرموده شاهد واحد با یمین مخصوص اموال است اصلا و ابدا . این هم صفحه پر معمای دیگر در این مسئله. ۳-- عبدالعزیز ابن محمد میگوید از سهیل ابن ابی صالح پرسیدم جریان چیست که ربیعه ابن ابی عبدالرحمان میگوید شما نقل کرده اید که رسول خدا (ص) مطابق یک شاهد و یمین مدعی حکم می داده؟!! پاسخ داد: آره ربیعه از من آنرا نقل می کند اما یادم نیست چنین روایتی را نقل کرده باشم. (سنن بیهقی خبر۲۱۲۳۷) این هم یک صفحه پر معمای دیگر در این روایت. ۴--در خبر ۲۱۲۳۹ سلیمان ابن بلال می گوید : به سهیل گفتم : ربیعه همچنین حدیثی از شما نقل کرده درست است؟؟ گفت: من که یادم نیست .گفتم آخر ربیعه میگوید شما به او روایت کرده اید!؟ گفت : اگر ربیعه از زبان من نقل کرده باشد بگویید بیعه از سهیل نقل کرده.!! این هم یک صفحه پر معنا در این پرونده. ۵-- اکنون برویم سراغ پرونده روایت ۶ باب ۱۴ از ابواب کیفیه الحکم وسائل الشیعه. در سنن بیهقی خبر۲۱۲۶۹ روایت فوق را چنین آورده: مسلم ابن خالد میگوید :خود امام جعفر ابن محمد(ع) به من فرمود :من دیدم حکم ابن عتیبه در حالی که با دست خود به گوشه قبر تکیه زده بوده تا از زمین بلند شود از پدرم امام باقر (ع) پرسید: آیا رسول خدا (ص) با شاهد واحد و یمین قضاوت فرموده؟! پدرم فرمود بله ،حتی علی ،( ع) پیش شما ( در عراق) به آن عمل می کرد.! اما همان بیهقی در خبر۲۱۲۶۷ می نویسد ، والروایه عن ابی بکر و عمر و عثمان ضعیفه و هی عن علی ابن ابی طالب و اُبّی ابن کعب مشهوره. پس خلفای ثلاثه چنین مسئله ای را قبول نداشته اند! اما علی( ع) و ابی ابن کعب قبول داشته اند .پس اگر این مسئله دارای روایت از رسول خدا بوده می نوشتند رسول خدا فرموده ، و حتما و خلفای ثلاثه نیز عمل می کردند، پس چون خبری از سنت مرویه نبوده ، لذا خلفا زیر بار نمی رفتند و واسطه های معلوم الحال مجبور بودند به علی (ع) و ابیُّ ابن کعب نسبت بدهند. بعلاوه اگر این مسئله ریشه در سنت داشته چرا در قرن دوم این همه سرش دعوا بوده و مجبور بودند از امام باقر بپرسند.؟! این هم معمای دیگر این فتوای اجماعی. ۶-- بیهقی در خبر۲۱۲۳۵ نقل می کند ( این که شاهد واحد و یمین مخصوص اموال است را خود رسول خدا نفرموده بلکه راوی خبر) عمر وابن دینار اضافه کرده. این هم یک معمای دیگر در این پرونده . ۷-- شاید تنها مدرک قضاوت رسول خدا با شاهد واحد و یمین در خبر ۲۱۲۵۸ سنن بیهقی آمده که مربوط به قبیله بنی عنبر رُکبی طائفی است که آن هم مربوط به اموال نیست!! . بلکه مربوط به ایمان آوردن و نیاوردن آن قبیله است. کما اینکه ابوسلیمان خطابی گفته مربوط به اموال نیست و سند معتبر هم ندارد. ۸-- در خبر ۲۱۲۶۸ سنن بیهقی آمده ربیعه می گوید این عمر بود به شریح نوشت: به شاهد واحد و یمین مدعی حکم صادر کن !! این هم معمای سیاسی دیگر در پرونده این مسئله ، که کم کم داریم می رسیم به سر چشمه فتوای اجماعی یک جا عمر بی خبر است و یک جا بانی !!. ۹-- در خبر۲۱۲۷۰ از امام صادق نقل می کند رسول خدا و علی مرتضی و بعدها ابی ابن کعب در زمان خلافت عمر چنین عمل می کردند.! خب سوال این است چرا ابیّ ابن کعب در سایر ازمنه چنین عمل نمی کردند.؟! . نباشد برسیم بعمر ابن الخطاب!! . ۱۰ در👇