🟪 کسانی که حجاب را قبول ندارند، و رعایت نمی کنند، زمانی که به ایشان تذکر داده میشود، معمولا یکی از این موارد را در جواب میگویند: 🔴 می گویند: «موسی به دین خود، عیسی به دین خود». ⬅️ پاسخ: البته ما اگر بخواهیم طبق دین خودمان رفتار کنیم، که «امر به معروف و نهی از منکر» را واجب کرده، می بایست به شما تذکر بدهیم. 🔸 البته برخی، در جواب ما می گویند: «شما زمانی حق دارید به ما تذکر بدهید که ضرری به شما برسد، وگرنه این کار شما، دخالت در مسائل شخصی است. از بی حجابی ما ضرری به شما نمی رسد». 🔹که البته در جواب باید گفت: جدا از ضررهای اجتماعی که حتی در نتایج تحقیقات دانشمندان غربی هم آمده، نهی از منکر، دستور خدایی است که خالق ما و شماست، اما شما معتقدید که خدا، دستور خوبی نداده و در این مورد با خداوند، اختلاف نظر دارید!😄)، اما شما طبق تفکر خودتان رفتار نمی کنید، شما می گویید کسی نباید دیگران را از کارهای دینی خودش منع کند، اما دارید این کار را میکنید. شما می گویید «نهی از منکر» دخالت در کار دیگران است، و کار درستی نیست، اما همین الان دارید ما را از تذکر دادن، نهی میکنید! 🔴 می گویند: «لا اکراه فی الدین» ⬅️ پاسخ: این حرف، در مورد قبول کردن یا قبول نکردن دین است. یعنی هیچکس را حتی با زور اسلحه، نمیتوان اجبار کرد که به دینی که ما اعتقاد داریم، ایمان بیاورد. ایمان، یک چیز درونیِ فرد هست، که وقتی حاصل می شود که با اختبار خودش قبول کند. در غیر اینصورت، او میتواند در ظاهر بگوید «ایمان آوردم»، ولی واقعا ایمان نیاورد. «لا اکراه فی الدین» به این معنا نیست که بعد از قبول دین، هیچ اجباری نداشته باشیم و هیچ تخلفی، مجازات نداشته باشد. اگر اینطور هست، پس چرا دست دزد را باید قطع کرد؟ چرا حکم شلاق، برای شرابخواری داریم؟ چرا حکم حد برای روزه خواری داریم؟ پس در احکام دین، در موارد لازم، اجبار و الزام وجود دارد. قوانین بشری هم همینطور است، شما می توانید به کشوری، وارد نشوید، اما اگر وارد شوید، مجبورید که قوانین آن کشور را رعایت کنید. 🔴 می گویند: «شما اختلاس کنندگان را رها کرده اید، و فقط به خطاهای کوچک تذکر می دهید، اول بروید اختلاس ها را درست کنید». ⬅️ پاسخ: اگر موردی باشد که آنجا، می بایست انتخاب کنیم که از منکری مثل اختلاس، نهی کنیم و اگر بخواهیم منکرِ کشف حجاب را نهی کنیم، مانع نهی از اختلاس باشد، آنجا ما اولویت را با نهی از اختلاس می دانیم. اما مگر اینجا، این تعارض پیش آمده؟ فرض کنید، ما دو گروه هستیم، یک گروه، به منکرهایی مانند اختلاس می پردازد، یک گروه به منکر کشف حجاب؛ مگر کار یکی از این دو گروه، مانع کار دیگری است؟ 🔴 می گویند: «این بی حجابی ما، در واقع یک اعتراض است. اعتراض به اختلاس ها و بی عدالتی ها و...» ⬅️ پاسخ: کسی که اختلاس کرده، یا عدالت را رعایت نمی کند، یک کار ضد دینی و خلاف اسلام، انجام داده. آیا اسلام گفته بود برود دزدی و اختلاس بکند؟ پس او، یک کار بی دینی انجام داده. کشف حجاب هم خلاف دین است. شما میگویید که چون اون یک کار بی دینی انجام داده، شما هم در اعتراض به او، یک کار بی دینی دیگر انجام می دهید. این مثل آنست که من بگویم در اعتراض به کسی که مواد مخدر مصرف می کند، سیگار می کشم! 🔴 می گویند: «در شرایطی که وضعیت اقتصاد و گرانی، اینچنین است، شما نمی توانید به بی حجابی، اعتراض کنید، فقر، دینی باقی نمی گذارد. هر وقت وضعیت اقتصاد خوب شد، ما هم حجاب را رعایت می کنیم». ⬅️ پاسخ: اولا که معمولا هر چه به مناطق مرفه تر شهرها می رویم، می بینیم بی حجابی بیشتر است، پس فقر، دلیل مناسبی برای این عمل خلاف دین و قانون نیست. فقرای پایین شهر که حجاب را رعایت می کنند، چطور فقر، مانع رعایت حجاب آنها نشده؟ جدا از این که، اگر ریشه یابی کنیم، می بینیم، که بی دینی، عامل فقر فقرا است. از جمله، بی انصافی ها، دست بردن در بیت المال، اختلاس و سیاست های ضد فقرا، که همه مصداق بی دینی است و دینداران با آن مخالفند. 🔴 می گویند: «دیگر فایده ای ندارد، شما نمیتوانید وضعیت حجاب را به حالت سابق برگردانید». ⬅️ پاسخ: در هر صورت، وظیفه دینداران مشخص است، که همان «امر به معروف و نهی منکر است» و باید وظیفه خود را انجام دهند. و کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند، زمانی از مشکل تذکر داده شدن رهایی می یابند که آیات مربوط به حجاب، از قرآن کریم پاک شود. آیا مروجین بی حجابی، می توانند چنین کاری انجام دهند؟ 🌸 🔷💠🔷                         /🇮🇷 بفرمائید شبکه رهنمون🔰 https://eitaa.com/joinchat/1851064322Cf085d61f5c