📌امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای 📌مروری بر پرونده و مذاکرات هسته ای در زمان مسئولیت حجت الاسلام حسن روحانی 3⃣1⃣ ◀️ پرونده هسته ای/ بخش ششم ▶️ 🔸در تاريخ 1382/7/9 در جلسه سران، آقايان خاتمي، خرازي و هاشمي رفسنجاني گفتند ضروري است که ايشان (اينجانب) مسئوليت را بپذيرد و بقيه اعضاء هم تأکيد کردند. روز پنج شنبه 1382/7/10 آقاي خاتمي تلفني تأکيد کردند که سريع تر مسئوليت را بپذيرم که در پاسخ به ايشان گفتم به هيچ عنوان مسئوليت پرونده هسته اي را نمي پذيرم. صبح شنبه /7/121382 در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام، ايشان طي يادداشتي مجدداً بر پذيرش مسئوليت تأکيد کردند. من پاسخ دادم که به دلايلي که تلفني گفته ام، نمي توانم آن را بپذيرم. بعداز ظهر همان روز به رئيس جمهور ابلاغ مي شود که ايشان (اينجانب) را براي پذيرش مسئوليت موظف کنيد. آقاي خاتمي عصر 1382/7/13 حکم دست نويس را برايم فرستادند که من نپذيرفتم، ولي همان شب با تأکيد مقام معظم رهبري مسئوليت را قبول کردم و بدين ترتيب از صبح 1382/7/14 مسئوليت جديدم آغاز شد. (ص 139) 🔸يک بار در جلسه کميته عالي هسته اي در زماني که هنوز مسئوليت با سازمان انرژي اتمي بود، آقاي دکتر ولايتي راجع به فقدان مهارت هاي لازم ديپلماتيک در سازمان انرژي اتمي صحبت کرد و گفت آقايان دکتر ظريف، دکتر البرزي و مهندس ناصري توانمندترين افراد ما در موضوعات بين المللي هستند. دکتر خرازي وزير امور خارجه هم گفت اين سه نفر در موضوعات بين المللي بهترين افراد وزرات امور خارجه هستند. در واقع، از همين جا هسته اصلي تيم مذاکراتي شکل گرفت که در دوران مسئوليت من نيز به کار خود ادامه دادند. (ص 141) 🔸در تاريخ 1382/7/14 (روز آغاز مسئوليتم)، در زمينه فناوري هسته اي، شرايط به شرح زير بود: 1. در اصفهان ساختمان سازي و نصب دستگاه ها در بخش هاي مختلف ادامه داشت. در واقع، هم نصب دستگاه ها و هم تکميل ساختمان در حال انجام بود. اصفهان هنوز کليد نخورده بود و هنوز آماده راه اندازي نبود. ما حتي قادر نبوديم يک گرم UF4 يا UF6 توليد کنيم و اصلاً نمي توانستيم مجتمع اصفهان چه زماني به مرحلة توليد مي رسد. بنابراين، در چند نوبت هيئتي از متخصصين و صاحب نظران اين حوزه را به اصفهان فرستادم تا بررسي کنند چه زماني اصفهان مي تواند آماده توليد شود. رئيس اين هيئت، مسئول بخش فناوري رياست جمهوري بود که عده اي از اساتيد دانشگاه، وي را همراهي مي کردند. 2. در نطنز، عمدتاً کار ساختماني ادامه داشت. اسکلت ساختمان زيرزمين تقريباً تکميل شده بود، ولي هيچ تأسيساتي وجود نداشت. يک سالن به نام S8 در قالب سوره اي در طبقة هم سطح فعال بود. در آن سالن، تنها ده دستگاه سانتريفيوژ به صورت يک زنجيره کوچک کار مي کردند. معمولاً هم هر چند روز يک بار، يکي از سانتريفيوژها از دور خارج مي شد. تعدادي سانتريفيوژ هم توليد شده بود و قصد داشتيم يک زنجيره 164 تايي را در ماه هاي آينده فعال کنيم. لذا در بخش فني کاستي هاي فراواني وجود داشت و نياز به فعاليت گسترده اي داشتيم. به لحاظ حقوقي، عمدتاً به دليل دو اتهامِ آلودگي سطح بالا و مخفي کاري، توسط قطنامه شهريور 1382 آژانس محکوم شده بوديم. اگر قطعنامه شوراي حکام در ماه نوامبر مساعد نبود، به احتمال زياد پرونده ما به شوراي امنيت ارجاع مي شد، از همين رو، در اين زمينه نگراني هايي وجود داشت. اقتصاد کشور نيز دچار رکود شده بود و به لحاظ شرايط سياسي هم وضع ما در جهان چندان مناسب نبود. در مجموع، در زمان تحويل پرونده هسته اي (14/7/1382) به اينجانب، کشور از لحاظ سياسي، حقوقي، اقتصادي، اجتماعي و فناوري هسته اي در وضع مطلوبي قرار نداشت. (ص 143) 🔸کشور به لحاظ وضع سياسي، اقتصادي و حقوقي، دچار چالش هاي شديدي شده بود. با توجه به وضعيت اقتصادي کشور، تهديدات بوش عليه ايران و وقايعي که مردم در عراق شاهد آن بودند؛ به نظر مي رسيد موضوع هسته اي را با اين گونه تهديدات گره خورده و لذا تصميم گيري براي مهار و عبور از اين بحران پيچيده شده است. (148) 🔸مي توان گفت اکثريت اعضاي دولت و مجلس بر اين اعتقاد بودند که به خاطر غني سازي نبايد کشور وارد بحران شود. (148) 📚 امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام