🔹سخنرانی کوتاه🔹 در حدیثی نورانی از امام کاظم میخوانیم که: مَن أرادَ أن یکنَ أقوَی النّاسِ فَلیتَوکل عَلی الله هر که می‌خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید. منبع حدیث: بحار الانوار، ج. ۷، ص. ۱۴۳ بحث امشب ما درباره توکل بر خداست. زمانی که بچه تر بودم، فکر میکردم توکل بر خدا ینی اینکه کلا از همه چیز دست بشوریم و به هیچی توجه نکنیم و کلا بشینیم که خدا همه چیزو حل و فصل کنه. اما بعدش فهمیدم که از این خبرا نیست و اتفاقا مکرر پیش اومده بوده که اهل بیت علیهم السلام در برخورد با آدم های تنبل و زیادی زاهد و بی اعتنای به دنیا تند و صریح برخورد کردند. به خاطر همین چیزا بنظرم توکل بر خدا معنیش خیلی کلی و بزرگ تر از چیزی هست که ما در طول زندگیمون بخش برخورد داریم. حالا مختصراً چند نمونه اش را ذکر میکنم: 🔹۱. توکل بر خدا یعنی ما فکر نکنیم همه چیز به خودمون برمیگرده. اتفاقا همه چیز به خدا برمیگرده و اراده خداست که ما حرکت کنیم و نیازهای ما از طریق فعالیت و حرکت خودمون و از آستین تلاش خودمون حل و فصل پیدا کنه. خییییلی لذت بخش هست اگر بدونیم که ما وسیله و ابزار الهی هستیم برای اجرا و عمل به آنچه در دنیا داره اتفاق میفته و مخصوصا چیزایی که داره در زندگی خودمون رخ میده. من و تو و اختیار و انتخاب من و تو ، ابزار خدا هستیم و جریان امور عالم توسط من و شما اتفاق میفته. چون خداوند اراده کرده که من و تو دنیا را آنگونه که دوست داریم رنگ آمیزی کنیم و 👈 این دست من و شماست که ابزار برای چیزها و رنگ های خوب و عالی دنیا باشیم و لذت ببریم یا ابزار برای گند و کثافت کاری هایی باشیم که در دنیا و زندگیمون به دست خودمون اتفاق میفته. چون خداوند سبحان خوب و بد شدن عالم را تا دامنه ظهور به خودمون واگذار کرده و این من و تو هستیم که انتخاب میکنیم کجا باشیم؟ با کی باشیم؟ چقدر باشیم؟ تا کی باشیم؟