بی‌خوابی شاید دلیلش یک درد باشد، یک درد روحی، شاید هم دلیلش افکاری باشد که به روح و روانمان تجاوز می‌کنند. بی خوابی هر چه هست، یک زهر است، زهری که به یادمان می‌اندازد یک جای کار می‌لنگد. کسی که شب‌ها نمی‌خوابد یعنی از روز و روزگارش راضی نیست، در تاریکی شب دنبال چیزی می‌گردد که در روشنی روز هرگز به دست نیاورده است. دلیل بی خوابی برای هر کسی متفاوت است، یکی اسیر خاطرات است و دیگری درگیر اتفاقات آینده. چه فرقی می‌کند؛ مهم این است که در همه‌ی این‌ها درد وجود دارد؛ یک درد روحی... دردی که حتی اگر کوچک و ناشناخته هم باشد می‌تواند تا صبح ما را بیدار نگه دارد.