🔻آیت الله اراکی عضو هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: 💠تفاوت های علم فلسفه و علم عرفان 🔹اولا؛ موضوع عرفان ذات احدیت است _از آنجا که هیچ علمی به اثبات موضوع خود نمی پردازد، بلکه آن را ثابت شده تلقی می‌کند و به عوارض موضوع می‌پردازد _ لذا صفات و تجلیات آن را مورد بحث قرار می‌دهد. موضوع فلسفه الهی وجود مطلق است و وجوب که از عوارض آن است در این علم مورد بررسی قرار می‌گیرد. 🔸ثانیا؛ مقولات کلی یا معقولات ثانیه از دیدگاه فلسفه و عرفان کاملا متفاوتند. فیلسوف حقائق جهان هستی را به واحد و کثیر، واجب و ممکن، علت و معلول و... تقسیم می‌کند و هستی را چند گونه می‌شناسد در حالی که عارف به هستی چند گونه معتقد نیست. عارف هستی را یکتا و یگانه می‌بیند و جز وحدت و وجوب و وجود که عین یکدیگرند، به حقیقتی ورای ذهن معتقد نیست. 🔹ثالثا؛ تفاوت در شناخت عنصر تداوم در هستی؛ بنابر تفکر رایج در فلسفه اسلامی قدیم، اگر علت موجودی باقی باشد، وجودش ادامه خواهد یافت و این تداوم وجود به معنای بودن یک چیز در بیش از یک زمان است. در این دیدگاه، اشیاء وجود همیشگی دارند و مادامی که علت آنها باقی است، آن وجود همیشگی نیز تداوم دارد. اما تفکر عرفانی، تداوم هستی را اینگونه نمی‌پذیرد و معتقد به خلق جدید یا پیدایش نو به نو است،لذا هیچ چیز نمی‌تواند در بیش از یک لحظه وجود داشته باشد. 🔸رابعا؛ هرچند از حیث غایت و غرض فلسفه و عرفان اشتراک در دستیابی به سعادت ابدی و به تعبیر دیگر کمال انسانی دارند اما تفاوتشان به تصویر و تعریفی ست که هر کدام از انسان کامل ارائه می‌دهند. فیلسوف میگوید: «انسان کامل کسی است که درونش صورت کامل و جامعی از جهان بیرون باشد و البته راز سعادت ابدی انسان در همین است.» ولی عارف میگوید: «انسان کامل کسی است که به خدا پیوسته و در او فانی شده و جز او را نبیند و نخواهد.» 📚 برگرفته از کتاب درآمدی بر عرفان اسلامی 🔻کانال رسمی آیت الله اراکی @ayatollah_araki