#زندگینامه 🌸🍃
شهید محمدحسین فاتحی پیکانی در ١۶ اسفند ماه سال ١٣١٢ در پیکان به دنیا آمد.پدرش محمد و مادرش، بی بی نام داشت. تا ابتدایی خواند. پاسدار بود. سال۱۳۳۱ ازدواج کرد.حوالی سال ۱۳۴۰ ا به همراه همسرش فاطمه عابدی به یک اتاق ۱۲ متری به تهران میروند و اولین پسر آنها یعنی «محمد» زنده نمیماند و فوت میشود.
شهید محمدحسین فاتحی مرد کار بود. خشکسالی او را راهی تهران کرده بود تا بتواند مخارج خود و همسرش در تهران و مادر و خواهران یتیمهاش در پیکان را بپردازد؛ زغال و آرد و آذوقه برایشان تهیه میکرد و میفرستاد.
بعد از محمد، خدا فرزندان دیگری به آنها داد. «غلامرضا»، «داود»، «زهرا»، «ابراهیم» و آخرین آنها «معصومه» که در سال ۱۳۵۳ متولد شد
مدّتها که گذشت که محمدحسین، نیسانی تهیه کرد و بوسیله آن امرار معاش میکرد. با شروع جنگ، او چند مرتبه به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۰ در سن ۴۵ سالگی به صورت داوطلبانه به کشور لبنان اعزام شد تا در دوم تیرماه ۱۳۶۲ در دره بقاع به درجه رفیع شهادت نائل گردید. وی از ناحیه کمر و پشت سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست. پیکر پاکش به دست همسرش در بهشت زهرا(س) و در قطعه ۲۸ ردیف ٨۰ شماره ۱۶ به خاک سپرده شد.
پسرش«غلامرضا» یک جورهایی فرزند اول بود، پسر ارشد خانواده. ۱۳۳۸ بدنیا آمده بود. تابستانها به پدر کمک میکرد؛ فلاکس کوچکی داشت که گاهی تابستانها، آن را برمیداشت و به بستنی فروشی میپرداخت، تا این چنین، از بار مالی و فشار کار پدر بکاهد.
بعد از انقلاب عضو سپاه شد و راهی جبهه. آخرین مسئولیت او قبل از شهادت، فرماندهی ناحیه مقاومت بسیج ۸ امام رضا(علیه السلام) در باقرشهر بود و از همانجا برای آخرین مرتبه عازم جبهه شد تا اینکه در ۱۴ تیرماه ۱۳۶۵ و در عملیات آزادسازی مهران شهید شد و به پدرش پیوست.
فاطمه(همسر شهید ابراهیم فاتحی)؛ غلامرضایش را هم خود و در پایین پای همسرش به خاک سپرد..
دو پسری که بعدا به پدر ملحق میشوند کنار مزار پدر شهیدشان نشستهاند
دو سال از شهادت غلامرضا میگذشت. تیرماه شده بود. ابراهیم که پسر کوچکتر محمدحسین و فاطمه بود در عملیات مرصاد حضور پیدا کرد تا در دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ به پدر و برادر شهیدش بپیوندد.
چه کسی خبر دارد از دل فاطمه وقتی که دومین پسرش را هم با دست خود درجوار همسر و برادر شهیدش در قطعه ۲۸ ردیف ۷۸ به خاک سپرد؟
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽