منتظران یوسف زهراییم
🍃🌸🍃🍃 #شش.ماه.پایانی.ظهور #قسمت8⃣7⃣ ایشان به تنهایی ظهور می‌کنند و به تنهایی به سوی کعبه رفته و و
🍃🌸🍃🍃 .ماه.پایانی.ظهور ⃣7⃣ مفضّل بن عمر که راوی این حدیث هم است، می‌پرسد: کدامیک از این دو ایمان بالاتری دارند؟ حضرت پاسخ می‌دهند: آنکه روز بر ابرها سیر می‌کند و آنهایندکه ناپدید می‌شوند و این آیه در شأن ایشان نازل شده است: «هر جا که باشید خدا همه‌تان را می‌آورد و جمعتان می‌کند.» آنها سیصدوسیزده مرد228 به تعداد اهل بدر هستند که خداوند متعال همه آنها را در یک شب جمعه در «مکّه» جمع می‌کند و صبح همگی به نزد ایشان در «مسجدالحرام» می‌آیند و احدی از آنها [از آمدن] تخلّف نمی‌کند. در کوچه‌های مکّه به راه می‌افتند تا منزلی برای سکونت خویش بیابند. اهالی مکّه از ورود این افراد ناشناس تعجّب می‌کنند؛ چرا که از ورود هیچ قافله‌ای جهت حج و عمره یا تجارت خبری نبوده. لذا بعضی از آنها به هم می‌گویند: جمعیّتی را امروز دیدیم که تا به حال آنها را ندیده بودیم که [آن گونه از ظاهرشان پیداست] از یک شهر و بیابان [از یک نژاد و تیره و قبیله] نیستند. نه شتری دارند و نه هیچ وسیلة دیگری. آنها که مشغول این صحبت‌ها هستند و به درهای (خانه‌های) خود نزدیک می‌شوند، مردی از قبیلة بنی‌مخزوم، وارد می‌شود از مردم عبور می‌کند و به نزد رئیس آنها می‌رود و می‌گوید: دیشب خواب عجیبی دیدم که از آن می‌ترسم و قلبم پریشان گشته است. رئیس به او می‌گوید: خوابت را تعریف کن. می‌گوید: ابری از آتش را دیدم که از اعماق آسمان نمایان شد و مدام پائین می‌آمد تا اینکه به «کعبه» رسید و دور آن چرخی زد. در آن ابر، ملخ‌هایی با بال‌های سبزرنگ بود و آن‌قدر که خدا خواست،229 به دور کعبه طواف می‌کردند. سپس به شرق و غرب پریدند و به هیچ شهری نمی‌رسیدند، مگر آنکه آن را می‌سوزاندند و از هیچ آبادی گذر نمی‌کردند، جز آنکه آن را منهدم می‌نمودند. از خواب پریده و بر خود لرزیدم. الآن هم پریشان و ترسانم. مردم [به او] می‌گویند: ما آنها را دیده‌ایم و بیا به نزد فلان مرد ثقفی برویم تا خوابت را تعبیر کند. پس از آنکه خواب را برای مرد ثقفی تعریف کرد، او هم می‌گوید: [خواب] عجیبی دیده‌ای! دیشب لشکری از لشکریان خداوند، وارد شهرتان شده است که شما را یارای مقاومت در برابر آنها نیست. می‌گویند: عجیب است! آنها را امروز دیده‌ایم و سپس آنچه را دیده‌اند، به او گزارش می‌کنند و از نزد او می‌روند. تصمیم می‌گیرند که بر آنها یورش برند؛ حال آنکه خداوند دل‌هایشان را پر از ترس و هراس از ایشان گردانیده است. #📚پی نوشتها 229. ظاهراً کنایه از مدّت طولانی یا قابل توجّهی است. (م). 228. بنابر برخی روایات پنجاه یا سیزده زن به همراه این سیصد و سیزده نفر وجود دارد که به مداوای مجروحین و پرستاری مریضان می‌پردازند. ر.ک: مهدی منتظر(عج)، ص337 و مجله موعود، ش27، صص74-79.(م). واحد رسانه ای منتظران یوسف زهراییم https://eitaa.com/joinchat/2447769762C5e9bb34664