⭐️ عمو حسن از خاطرات قدیمی بچگیاش میگفت که قم زندگی میکردند:
شب بود و با بچهها داخل حیاط نشسته بودیم و بوی گل نرگس کل حیاط رو برداشته بود. پدر بزرگم بعد از نماز همیشه عادت داشت سلام بدهد. تمام سلامهایش را داد و وقتی به سلام آخر رسید به سختی بلند شد و دست بر روی سرش گذاشت و گفت:
السلام علیک یا قائم آل محمد (صلوات الله علیه).
بعد از نماز آمد کنار ما نشست و یک قاچ هندوانه برداشت و گاز زد.
همانطور که نگاهش میکردم گفتم: بابا جون چرا ایستاده به حضرت مهدی سلام دادین؟ پدربزرگم با مهربانی گفت:
چون ایشان قیام کننده حق بر علیه باطل هستند و در راه خدا قیام میکنند. من هم بعد از هر نمازم میایستم و به ایشان سلام میدهم تا بگویم از منتظران هستم و برای آمدنشان قیام میکنم.
حالا بچهها من خودم هم از همان روز بعد از هر نمازم مایستم و به حضرت مهدی( عجل الله) با احترام سلام میدهم.
#امام_زمان
#داستان
#کودک_و_نوجوان
با ما مربی و مادری خلاق باشید👌
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/2774270017Cde576a6e80
•┈┈•••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حتماً برای دوستان خود بفرستید