🔺۶ صبح صبحانه مهمان پدر مصطفی 🔹‌رضا اصلا درباره کارشان و اینکه با آقا مصطفی کجاها می روند و چه کار می کنند چیزی به من نمی گفت، یک موقع هایی هم که من کنجکاو می‌شدم و سؤال می کردم حرفی نمی زد و جواب نمی‌داد. معمولا صبح های زود، حتی بعضی وقتها ساعت ۳ نیمه شب از خانه بیرون می‌رفت و می‌رفت دنبال آقا مصطفی. آقا مصطفی خیلی تو کارش دقیق بود و حساس رضا هم همین طور بود و وجدان کاری داشت. هروقت نطنز بودند شبها دیر وقت می‌آمدند و آن روزهایی که تهران بودند صبح ها ساعت ۶ رضا می رفت دنبال آقا مصطفی. می‌گفت: بعضی روزها که می‌روم دنبال مصطفی پدر آقا مصطفی سفره صبحانه را پهن کرده و اصرار می کند که بروم بالا و صبحانه بخورم. 🔻به نقل از: همسر شهید قشقایی منبع: کتاب جسارت علیه دلواپسی 💫 @MostafaAhmadiRoshan