رفتی و من هنوز تو را آه میکشم
عکس تو را مدام به ناگاه می کشم
دنیا و شعر و فکر و خیالم همه مجاز
تنها تو را حقیقت دلخواه میکشم
رفتی و جای یوسف چشمت عزیز مصر
خود را ته ته ته یک چاه می کشم
دیوانگی که ربط ندارد به دین و شرع
خود را شبیه یک زن گمراه میکشم
خود را کنا رپنجره با چشم بی قرار
دلتنگ سیب نقره ای ماه میکشم
ای عشق ای تمام غزلهای منزوی
نام تو را روایت جانکاه می کشم
#زینب_حسامی
#عضوکانال