کانال نقد الحاد
#عقل_در_قربانگاه_خداناباوری (بخش چهارم - پایانی) راه برون رفت از این بن بست چیست؛ جایی که خداناباور
( بخش آخر ) کاری که نیگل انجام داده، تلاشی برای فرار از رویارویی با مشکل، پس از اعتراف به وجود آن مشکل طبق دیدگاه طبیعت‌گرایانه است. شکی نیست که هیچ راهی برای اثبات صدق عقل، از بیرون یا درون آن وجود ندارد؛ زیرا هر خوانش انتقادی از عقل، پذیرش اعتبار عقل را در خود دارد؛ چون ایمان به عقل، یک مقدمهٔ اولیهٔ غیربرهانی برای هر تفکری است. بلکه مشکل، در همگنی خود دیدگاه طبیعت‌گرایانه است؛ زیرا نیگل و سردمداران نوخداناباوری، بر این عقیده هستند که یکی از شروط درستی اندیشه، همگنی آن است و اگر غیر از این می‌گفتند، همۀ امیدها برای اثبات مذهبشان یا رد عقاید مخالفانشان از بین می‌رفت؛ زیرا در آن هنگام، مخالفانشان می‌توانند برای عدم فساد مذهبشان، به ناتوانی مخالفان بر ابطال مذهبشان استدلال کنند؛ زیرا حقایق گاهی متناقض‌اند؛ پس ممکن است مذهب آنان و مذهب مخالفانشان، با وجود تناقضشان با هم، درست باشد! مشکل تصدیق عقل به‌صورت خداناباورانه، این است که جهان‌بینی خداناباورانه، شامل مقدماتی است که مانع از تصدیق عقل می‌شود. این مقدمات، نفی کلی حکمت متعالی از جهان و نسبت دادن همۀ امورات به تصادفی است که بعداً فرایند انتخاب طبیعی بر آن حاکم شده است که هنگام منافات مقدمه با نتیجه، ضرورتاً نتیجه ساقط می‌شود؛ به دلیل نداشتن مبنایی که باید بر آن استوار شود. «وقتی می‌شنویم که برخی از تلاش‌های جدید برای توضیح تفکر، زبان یا اراده، به روشی طبیعت‌گرایانه انجام می‌شود؛ واکنش ما باید طوری باشد که انگار به ما می‌گویند فلانی یک دایرهٔ مربع کشیده است!» فیلسوف پیتر گیچ. [3] خداناباوری، ساده‌ترین آموزهٔ ضدّاسلامی از نظر باطل کردن است؛ زیرا ادعایی است که مانع از امکان آگاهی و شناخت صحیح از جهان می‌شود. [4] 📚پی‌نوشت‌ها: [1] Peter S. Williams, C. S. Lewis vs the New Atheists (London: Paternoster, 2013), pp.112-113. [2] Dawkins, Outgrowing God (New York: Random House, 2019), p.226. [3] Peter Geach, The Virtues (CUP, 1977), p.52. [4] نک: خداناباوری علیه خودش، دکتر سامی عامری، ترجمهٔ عدنان حبیبی، ص ٧٠-۶٧. ☑️ @naghdeelhad