#میثم_تمار
از کودکی به یاران باوفای امام علی علیه السلام به شدت علاقه داشتم، اما قصه میثم تمار چیز دیگری بود.
همه حواس و آرزوهای من در میثم خلاصه می شد. آنقدر که گاهی دوست داشتم نامم را به میثم تغییر دهم یا اینکه در رویاهای خود ،نام پسرم را میثم بگذارم.
تمام عشق من به مولایم علی از دروازه عشقم به میثم می گذشت.
بارها به امام علی بخاطر داشتن یاری چون میثم قبطه می خوردم. و از سوی دیگر به خاطر حس خوبی که امام به میثم داشته، نسبت به او حسودیم می شد.
اما اینکه از کجا با این شخصیت بی نظیر آشنا شدم.برمی گردد به قصه شب رادیو .
شاید همین ایام شهادت او بود که رادیو، در برنامه قصه شب به داستان زندگی و شهادت او پرداخته بود و چقدر آن قصه به جانم نشست.
بعدها، کتاب درباره میثم می خریدم و می خواندم و هر چه پیش می رفتم دلدادگی من به این شخصیت عجیب بیشتر و بیشتر می شد.
بعدها و در ایام میانسالی با
#مختارنامه، میثم برایم عینیت یافت ،آن هم با چهره معصومانه و عرفانی شادروان
#پرویز_پورحسینی.
میثم برایم نماد آزادمنشی و پافشاری بر کلمه حق و نترسیدن از ظالم است.
همیشه برایم سوال بود که میثم با آن عشق جاودانه به امام علی، چگونه شهادت و فقدان امام را تحمل کرد.
۲۲ ذیحجه و سالروز شهادت قهرمان افکار و عقایدم، میثم تمار است.
خداوند کمک کند. چون او با عقیده سالم و کامل بمیرم و بمیریم.
راستی،میثم تمار، ایرانی است. غلامی که امام علی او را خرید و آزاد کرد .
https://eitaa.com/nameghalam