. 🕌 زیارتگاه ابوایوب انصاری در ترکیه هنگامی که سربازان اسلام با رومیان می‌جنگیدند، ابوایوب انصاری (١) نیز در میان آنان بود. یک وقت او را در نزدیکی دریا دیدند، پرسیدند ابو ایوب چه حاجتی داری؟ گفت: من دربارهٔ دنیای شما هیچ حاجتی ندارم. ولی تقاضای من این است اگر مرگ من فرا رسید جنازهٔ مرا تا می‌توانید به درون خاک دشمن ببرید و در آنجا دفن کنید. چون من از پیامبر خدا شنیده‌ام که فرمود: یکی از نیکان اصحاب من نزد قلعهٔ قسطنطنیه (استانبول) دفن خواهد شد و امیدوارم من همان صحابی باشم. هنگامی که ابوایوب فوت کرد. سربازان اسلام او را در تابوت گذاشتند و هر اندازه پیشروی می‌کردند تابوت او را نیز همراه خود به جلو می‌بردند. قیصر (پادشاه روم) کسی را نزد مسلمانان فرستاد که بپرسد این تابوت چیست و چرا آن را همراه خود به جلو می‌آورند؟ مأمور قیصر نزدیک شد و ماجرای تابوت را پرسید. مسلمانان در پاسخ گفتند: در این تابوت جنازهٔ یکی از یاران پیامبر است که پیش از مردنش از ما خواسته او را در سرزمین شما به خاک بسپاریم و ما به وصیت او عمل خواهیم کرد. رومیان گفتند: وقتی که شما برگشتید ما جنازهٔ او را از خاک در می‌آوریم و جلوی سگها می‌اندازیم. سربازان اسلام گفتند: اگر او را از قبر بیرون بیاورید در کشورهای عربی دیگر هیچ نصرانی زنده نخواهد ماند و تمام کلیساها خراب خواهد شد. پس از دفن ابوایوب بر سر قبر او بارگاهی ساخته شد و تاکنون شبها در آن چراغ روشن می‌شود و قبرش در کشور ترکیه زیارتگاه مردم است. (١) اولین میزبان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه و یار وفادار آن حضرت بود. 📔 بحار الأنوار: ج٢٢، ص١١٣ 🔰 @DastanShia