. اجساد المقطعات زیر دست و پا نمیرسه به مادرت صدات ارواح المختلصات شمشیرش رو پاک می کرد با گوشه هایی از عبات اجسام العاریات خیره سمت خیمه ها مونده هنوز هم چشات چرا بی غسل و کفن رو خاکی چرانیس تو دست تو انگشتر پاشو خیمه ها داره می سوزه چرا خوابیدی رو خاکا بی سر سَرِ دِرهم تو چرا دَرهمی داره روضه ی تنت آقا عجب عالمی زیر دست و پا زدی دست و پا نفست گرفته شد بانیزه های بی هوا یا مظلوم یا ذبیح العطشان _ نساء البارزات افتاده آتیش به جون خیمه ها و بچه هات جیوب المضرجات با لگد می‌زد توی پهلوی مخدرات دما السائلات جون عاشقا فدای خون خشک رو لبات خسته و تشنه لب و بی حالی داره از تنت آقا خون میره روی پیکر عزیز زهرا پره جای نیزه و شمشیره اما راضی نمیشن نامردا پیرمردا میزدن رو زخم پیکرت عصا جلو چشمای نیمه جون تو حمله می‌کنن یه عده بی حیا به خیمه ها یا مظلوم یا ذبیح العطشان __ ذبیح العطشانی افتاده رو خاک صحرا مصحف قرآنی قتیل العریانی مادرت رسیده اما بی سر و سامانی خسته و بی جانی اما باز به فکر بذل و بخشش و احسانی نگران خیمه ها هستی و زخمی تشنه لب گودالی مادرت رسیده پیشت اما رو زمین افتادی و بی حالی دخترت تو خیمه ها ترسیده اخه دست دشمنات تازیونه رو دیده تو غریب و بی کس و مظلومی تو کنار نهر آب از آب هم محرومی یا مظلوم یا ذبیح العطشان .👇