241.9K
نوحه شب نهم درعزای دست ساقی،قاصدکها پرگرفتند در کنار مَشک سقا،روضه ی اصغرگرفتند علقمه دریای غم شد،روضه ی دست و علم شد تازه داغ اکبرم شد۲ یاابوفاضل اباالفضل۳ ---- چشم اودریای تیره،ازسرش ریزد ستاره آبرویِ ساقیِ من،میچکدازمشک پاره دیده ی مستش گرفتن،ای خدا دستش گرفتن از حسین هَستش گرفتن۲ یاابوفاضل اباالفضل۲ ------ میرسد از،دشت و صحرا،ناله ی ادرک اخایت میرسد عِطرِ گل یاس ازکنارِ دست و پایت ای شکسته فرق و سینه،ای به چشمت تیرکینه میدهی بوی مدینه۲ یاابوفاضل اباالفضل۲