#مصائب_غسل_و_دفن
🩸
ای زهرای من! اگر میگذاشتند، بر سر قبر مطهّرت، «معتکف» میشدم...
در روایتی حضرت مولانا سیدالشهداء علیهالسلام فرمودند: وقتی که امیرالمؤمنین علیهالسلام مادرم را به
خاک سپرد، این جملات را بر لب مبارکش جاری نمود:
📋 وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّکْلَی عَلَی جَلِیلِ الرَّزِیَّةِ
▪️اگر غلبه یافتن افرادی که بر ما مستولی شدهاند، نبود (و با ماندن من در اینجا، از محل قبر مطّهرت با خبر نمیشدند)، بر خود لازم میدانستم که همینجا اقامت گزیده و
معتکف گردم و برای این مصیبت بزرگ،
نظیر زن جوان مُرده ناله و فریاد میکردم.
📚الکافی،ج۱ص۴۹۵
✍ آه یا امیرالمؤمنین...
انگار همانگونه که
مقرّر شد دخترتان زینب سلاماللّهعلیها، زینت و زیور شما باشد،
مقدّر هم شد که
مصائب شما را نیز به
ارث ببرد...
شبیه این
جملات جگرسوز شما را، زینب کبری سلاماللّهعلیها هم با
بدن بیسر برادر فرمود ... همان ساعت دردناکی که
مقاتل نوشتهاند:
📜
اِعَتَنقَتْ زَينبُ أخاها، و وَضَعَتْ فَمَها عَلَى نَحرِهِ، و هِيَ تُقَبّلُهُ، و تَقُول:
▪️زینب کبری سلاماللّهعلیها آمد و پیکر بیسر برادر را در آغوش گرفت؛ لبهایش را گذاشت بر
حلقوم بریدهٔ اباعبدالله علیهالسلام؛ آن جا را میبوسید و میفرمود:
📜
«اَخی لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الرَّحیلِ وَ الْمُقامِ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَلَوْ اَنَّ السّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمی».
▪️ای برادرم! اگر مرا بین سکونت در کنار تو (در کربلا) و بین رفتن از اینجا، مخیر میکردند و میگذاشتند، سکونت همراه تو را بر میگزیدم، گرچه درندگان بیابان گوشت بدنم را بخورند.
📚معالی السبطین ج۲ ص۵۵
📝 ای تشنهای که شرح غمت در بیان نبود
مارا به سختْ جانی خود این گمان نبود
ناراحتم زیاد نماندم کنار تو
شمر آمد و برای نشستن زمان نبود
هر ناقهای به غربت من گریه کرده است
مانند من غریب در این کاروان نبود
با لشگری برای سرت جنگ کردهام
پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود
آغوش من که هست چرا ماندهای به خاک؟!
جای تن تو بر روی ریگِ روان نبود
لعنت به این سفر که بدون تو میروم
تنها شدن که حق من نیمهجان نبود
باد صبا! ببر به نجف روضهی مرا
روضه بخوان که دخت علی در امان نبود