#نوحه_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#حاج_احمد_واعظی
کبوتری خسته به دام صیادم
نمی رسد جایی صدای فریادم
پرپر از جور خزان
این شاخه و برگ مرا
ای خدا خدا خدا
دیگر رسان مرگ مرا
واویلا آه و واویلا
به کند و زنجیر در این سیه چالم
کسی نمی گیرد خبر زاحوالم
کاش دمی یک آشنا زند صدایم اینجا
ناگه از در بنگرد آید رضایم اینجا
واویلا آه و واویلا
منی که روح دعا،گُل مناجاتم
منی که در عالم قبله حاجاتم
روز و شب ها سال ها،اُفتاده ام به زندان
بیگنه بی هم نفس،دور از همه عزیزان
واویلا آه و واویلا
تو آگهی یارب،چه بیقرارم من
دگر زجان به لبی،رمق ندارم من
من روزه و حُرم عطش،در دل زبانه می زد
هنگام افطارم عدو،با تازیانه می زد
واویلا آه و واویلا