R26.mp356622.mp3
2.38M
کبوتری خسته به دام صیادم نمی رسد جایی صدای فریادم پرپر از جور خزان این شاخه و برگ مرا ای خدا خدا خدا دیگر رسان مرگ مرا واویلا آه و واویلا به کند و زنجیر در این سیه چالم کسی نمی گیرد خبر زاحوالم کاش دمی یک آشنا زند صدایم اینجا ناگه از در بنگرد آید رضایم اینجا واویلا آه و واویلا منی که روح دعا،گُل مناجاتم منی که در عالم قبله حاجاتم روز و شب ها سال ها،اُفتاده ام به زندان بیگنه بی هم نفس،دور از همه عزیزان واویلا آه و واویلا تو آگهی یارب،چه بیقرارم من دگر زجان به لبی،رمق ندارم من من روزه و حُرم عطش،در دل زبانه می زد هنگام افطارم عدو،با تازیانه می زد واویلا آه و واویلا