هدایت شده از نظر سوم
بسم الله «هیچ» شاید این حرفها در بحبوحه تلاش‌های همه و همه، در زحمات ستادهای بی حکم، در حکم خورده های دو ساعت نخوابیده، در تلاشهای آن اراده های در میدان که جز خدا را ندارند، در زحمات آن با رسانه‌های بی‌رسانه که با یک گوشی و نه هزار تیم حرفه ای میجنگد و حتی کسی یک تشکر از او نمی‌کند و... در وسط همه اینها این حرف عجیب باشد: یک لحظه که از بالا نگاه میکنم انگار همه ما هیچ اثری نداریم، خود جلیلی هم اثری ندارد، تا اینجایش را من که میبینم کس دیگری پیش برده است... فقط دنبال راهی هستم که همو خوشش بیاید و خودش به نتیجه برساند حالا به این دویدن های بی سازماندهی در میدان، به این اخلاص های بی حکم و بی ستادها ، به دلشوره های انقلابی کسانی که به قالیباف رأی دادند، به آواره کوچه و بازار و شهر و روستا شدن طلبه ها و دانشجوها، به آن خواهران مشغول تماس، به آستین های بالازده روی موکت نمور نشسته آن مدیر با خدم و حشم سابق که نگاه می‌کنم، می‌شود! این را میشود بخرد فقط امیدم به همینست ما کمپین پیچیده و ستاد قوی و حساب و کتاب مبسوط نداریم اما این دلهای پاکی که خدا نگاهش میکند هست