ɴᴇᴊᴀᴛ|نِجاٺ
؛ انگار آن هنگام کھ تیر بر گلوي اصغرت زدند، قبل از فرود شعبھها بر سفیدی گلو، آن تیر به میان قلبت نشستہ بود که آن تن نحیف طفلانھ را به روی سینهی خود جای دادی :) 💔 .