~ عمو، چھ کرده‌ای با لوحِ وجود ما ؛ کہ نمی‌توان جُز تو در این عالم ، مُرید و ملازمی در شأن سیدالشھداء یافت ! چگونھ رزم جُستی و مبارزان را یك به یك بهـ سویِ مرگ هدایت کردی که کاتبین، قلم را به سرعت شمشیر تو نمیتوانستند بچرخانند و ثبت کنند آن دلاورۍ و شجاعت و غیرت علوي‌ات را . ♥️

• . اي روشنای قلب حُسین ، کھ بر عہد خود جان نیز میسپاري ؛ کجای این صحرا ماندھ‌ای که نیستیـ تا برادر را تا خیام همراهی کُنی!؟ و با غضب بر آن چشم‌های کینھ‌ای بدوزي تا از خوف تو ، ذرھ‌ای از خاك نینوا شوند و بر دوش نسیم ناپدید!؟ کجایی تا بر این روضھ که میان اشك های برادرت خندیدند نالھ سر بدهی . . اِی قلب فدا شدھ‌ی ام‌ُالبنین برای حسین 🚩 -

• بشنو‌این‌زبان‌حال‌برادرانھ‌را :)

| کتابي‌که‌اینجا‌نشستھ‌‌، چه‌برای‌گفتن‌دارد ؟ مادرانھ‌تر بخوانید از جان‌باختہ‌ي حسین به محض تولد ! از زبان مادری کہ تمام ذوق روحش از ٤ نعمتِ عطا شده‌ی خدا، این بود که روزۍ دورتر از موطن خود جان‌فدای حُسینِ فاطمہ ‌می‌شوند . روایتـے به صرف احساس‌های شگفت‌آور فاطمہ از زندگی علوي‌اش تا اولین مجالس عزایۍ کهـ میزبان آن بانوان جگرسوختہ دشت بلا بودند :) 💙 .

~ باور میکنید تمام شدھ باشد آنهمہ شور و نوا یکجا پر زده‌باشد ؟ باور کردني نیست چرا کهـ اگر این بزم محدود به زمان‌هاۍ خاص و به خصوص باشد، این گنجینھ معرفت و شعور ولایی هیچگاه به دستان ما علم نمیشد . همان اول اربعینِ حسیني به همراھ نامِ جابر، میشد تنھا یادگار برای ما . حُسَین اگر سال ٦١ هجري برای کوفیان نامھ نوشت امروز نامه مینویسد برای ما . حُسَین اگر سال ٦١ هجري هل‌من‌ناصر میخواند برای یاران خود ؛ امروز لبیك میخواهد از من و شما به هل‌من‌ناصر گفتن‌های فرزند غریبِ عزیزش مھدي ! سمتِ درست تاریخ را درك کرده‌ایم ؟

| کتابي‌که‌اینجا‌نشستھ‌‌، چه‌برای‌گفتن‌دارد ؟ این نھ صداي ورق‌هاست که بر هم می‌اُفتند . اینھا روایت‌هاۍ‌ نانوشته‌ی بانویی استـ شریفة ؛ کہ آینہ‌ی تمام‌قد خانوادھ‌اش را نامردی سنگ کوبیده و حالا هرچند بال و پرش از تیزۍ‌ خرده‌های آینہ‌ آزردھ‌خاطر و زخمي‌است ، استوار ایستاده و عقب نمی‌نشیند از روایت خورشید ! خُرده‌های آینھ را جلویِ خورشید میگیرد و نور را بر چشمان همہ نازل میکند . جهان را با روایتش روشن کردھ این نور متجلي فاطمة ♥️ •

• . اي خطیبةی مکرمة ! کھ آن سال‌های بعید از ما و نسلِ ما ؛ ایستادھ‌ای در نقطہ‌ای و مینگري به آن چشمانِ نافذ کهـ عطوفت مادر و صلابت حیدر را حفظ کردھ بودند و آن لب‌هاي ترك برداشتہ از غم تو . . کہ روزگارۍ‌ نه دور ، نامت را میخواندند . و حالا میخوانـے آن وحی حیدري را و دودمان هرچہ کاخ نشینِ عادت کرده به تخت و مقام را به دست باد میدهۍ‌ همچون حکمي کھ فرمانده‌ای به دست سرباز خود دهد . این هُنر از روح تو پا بھ دنیا گذاشت کہ درك امام‌عصر جھاد میخواهد و نه فقط نگریستن به چهره و نوشتن احادیث ! این درك امّا اولویت‌شناسي میخواهد تا بفھمیم الآن و حالا چه‌کسی مقدم است ؟ 🤍

هنیئا لك یا هنیة ♥️ .

اسرائیل اکنون نیلـے خونین مقابلِ چشمان خود دارد ! کھ آغوش براي غرق‌کردن مجرمان گشوده و فقط دخیل بستگان بر عصاي موسے | ع | را از میانِ آتش ، به‌معراجِ ابراهیم میفرستد . .

هم نیروهای امنیتی و نظامی‌ما در اوج اقتدارند ؛ هم دولت جدید پاي کار دفاع از فلسطین ! هر اراجیفی از ؛ تحقیر توان امنیتی و نظامی ، نفـے وحدت جبھه مقاومت ، زیر سوال بردن دولت جدید ، و . . دیدید ؛ بدانید در پازل دشمن است ! | اسماعيل هنيھ 💔 |