نِیَّت
[••🌿••]↴ 5⃣پنج: 🔸【بࢪگے‌از‌یڪ‌ڪتابـــ📖】 ⋮🌻⋮ [اینجاآمرلۍ،شمال‌عراق،‌شهرےبا‌هجده‌هزار‌ شیعه‌ترڪمن.
[••🌿••]↴ 6⃣شــش: 🔸【بࢪگے‌از‌یڪ‌ڪتابـــ📖】 ⋮🌻⋮ [باهم‌رفتیم‌هتل‌ڪسرۍ‌وبا‌روزے۲۵ریال‌مشغول‌به ڪار‌شدیم. او‌[حاج‌قاسم]سرمیزها‌غذاسرو‌میڪرد. البته‌بعد‌ش‌دفتردارشد. قبل‌از‌انقلاب‌بود‌وبےحجابۍ‌درشهر‌عادۍ‌بود. دخترےباپوشــش‌نامناسب‌از‌چــهارراه‌ردمیشدڪه‌ مورد‌اهانت‌‌وتعرض‌پلیس‌شهربانےقرارگرفت. اوطاقت‌نیاورد‌که‌به‌خانومی‌تعرض‌شود. تا‌این‌صحنه‌را‌دید‌از‌هتل‌بیرون‌پرید. رفت‌زد‌زیــرڪلاه‌پاســبان‌و‌تا‌به‌خـودش‌بیـایدبا‌یڪ ضربه‌فنۍ‌نقش‌برزمینش‌ڪرد. ماموران‌شهــربانےآمدند.قاسـم‌را‌دستگیـر‌ڪننـد‌ولے اوفرار‌ڪردو‌رفت‌اتاق‌ڪارگرها‌و‌زیر‌تخت‌پنـهان‌شد. اوراپیدا‌نڪردند‌و‌رفتند. ..𓂃🪴 ــــــــــــ ـ ـ °•[🔖↓‌]⇘ [راوۍ:علےمحمدۍ،همشهرےسردار] 「•،ص²⁴」