دستهایت یک طرف افتاده پیکر یکطرف
بینم اعضای تو اما هر یکی در یکطرف
پیکرت پاچیده شد اما سرت پاچیده تر
بر لبم آورده جان تن یکطرف سر یکطرف
بار سنگینی ست بر دل داغ یک لشگر ولی
داغ لشگر یکطرف داغ برادر یکطرف
با خبر گشتم که دیگر بی برادر گشته ام
تا که دیدم شد روانه تیرها بر یکطرف
یاد ایامی که میدیدند همدوش حسین
یکطرف عباس ره میرفت و اکبر یکطرف
بر لب آبم ولی آتش بجانم میزند
کام خشکت یکطرف لبهای اصغر یکطرف
شرم بی آبی و بی آب آوری در یکطرف
شرح مرگت ای برادر نزد خواهر یکطرف
#حیدر_توکلی
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
@nohe_sonnati