۱ (ذکر شب جمعه) اندر شب هر جمعه،آید ز جنان زهرا در کرب و بلا آید،با اشک روان زهرا گوید که حسین من،ای نور دو عین من بنگر که بریزد اشک،از جور خسان زهرا ای شهید لب عطشان،در بین دو نهر آب زین واقعه می باشد،در آه و فغان زهرا ای بی کفن مادر،عریان بدن مادر از جور جفاکاران،دارد الامان زهرا تو سبط نبی بودی،فرزند علی بودی بین کز غم تو باشد،دیده خونفشان زهرا ای نور دل حیدر،جانشین پیغمبر فردا به تو می نازد،در دار امان زهرا بر حال مقدم هم،فرما نظر لطفی زیرا که شب و روزش،شد ورد زبان زهرا زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای @nohe_sonnati