خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم
گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب
┄┅═✾
معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ سنجاب ] حیوانی مانند سمور به رنگ خاکستری است که پوست آن بسیار لطیف و نرم گرانبها است
[ سنجاب شاهی ] به آن پوستین و تُشکه ای گفته ای می شود که از پوست سنجاب برای پادشاهان ساخته شده باشد
[ نازنین ] دوست داشتنی، زیبا، معشوق
[ خاره ] به آن سنگی گفته می شود که بسیار سخت باشد که امروزه بدان "گرانيت" گفته می شود
[ بستر ] جای خواب
[ بالین ] بالشت، متکی
┄┅═✾
شرح ✾═┅┄┈
بستر یکی از سنجاب باشد؛ یعنی نرم و لطیف باشد و بستر یکی هم خار و گیاه خشک صحرا باشد و بالش و متکی او هم سنگ خار باشد؛ آنکه بر پوست سنجاب خفته است می تواند درک و فهم کند شرایط کسی که بستر او خار و بالین او خاره باشد؟ هرگز و در نتیجه نسبت به او غمی نخواهد داشت چون غم مولود درک است و زائده فهم است و غم اگر نباشد شادی شکل نمی گیرد چون غم مادر شادی است و غم مرکب شادی است؛ آدمی تنها و تنها با مرکب غم است که می تواند به وادی شادی راه پیدا کند و تو اگر غم دیگران را در سَر داشتی، به شادی ها و طَرب های معنوی راه پیدا می کنی، این سخن پیامبر است که فرمود:
مَنْ اَرادَ أَنْ تُـكْشَفَ كُرْبَتُهُ ، فَلْيُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ
هر کسی می خواهد غم و غصه هایش زدوده بشود(به شادی برسد) باید غم و غصه دیگران را داشته باشد چون در چنین صورتی است که تلاش و سعی می کند که غم و غصه آنها را مرتفع بکند و غم و غصه ی آنها که مرتفع شد خودش به شادی راه پیدا می کند.
بنابراین اگر کسی غم و غصه دیگران نداشت نمی تواند به شادی برسد و بنابراین "چه غم" یعنی چه شادی و یعنی از شادی هم هیچ خبری نخواهد بود.
حافظ می گوید: یک نازنینی را خفته بر سنجاب شاهانه باشد(در یک شرایط بسیار آرام و نرم و ملایم خفته بشود)، چنین کسی را چه غم؟ یعنی غمی ندارد؛ غم کسانی که بستر آنها از خار و بالین آنها از خاره باشد که اگر چنین غمی نداشته باشد در وجود او از شادی هم خبری نخواهد بود و نمی تواند به شادی های عمیق و ماندگار معنوی برسد و دریافت کند؛ یعنی اگر می خواهی شاد بشوی باید غمی بشوی و غم دیگران را داشته باشی...
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________