#پارت_آینده🔥
وقتی برگه
#آزمایشمو گرفتم تندی رفتم خونه با حرص در رو باز کردم
#نگاهی به آرمان کردم و با
#داد لب زدم:
نیکا:بفرماااا
#آرمان خاااان اینا شدن دوتا
آرمان با تعجب بهم رو برگردوند
آرمان:چی
#دوتا شدن!؟؟
نیکا:همین توله های جناب عالی هی میگی بخور بخور بچه
#تقویت بشه
آرمان:یعنی دوقلو شدن؟
نیکا:نه پس سه قول بوده شده دوتا ارههه دیگهه
آرمان:اشکال نداره که
#دوتایی بزرگشون میکنیم
#افتادم دنبالش ولی خوردم بهش دوتایی افتادیم زمین
#آمدم بلند شم ....
_______________________________
https://eitaa.com/joinchat/3545366809C3ed8cc7e53
_______________________________
زودی عضو شو که کلی داستان های
جالب در راه