(ره) - معاد در آیات و روایات لطایف تفسیری قرآن (معاد در آیات و روایات) مؤلف: حجت الاسلام و المسلمین مرحوم استاد منصور برائتی ناشر: سلوی زبان: فارسی سال چاپ: 1396 نوبت چاپ: 1 تیراژ: 500 نسخه تعداد صفحات: 177 قطع و نوع جلد: وزیری (شومیز) شابک 13 رقمی: 9786009255696 شماره کتابشناسی ملی: 2833992 مرحوم استاد منصور براعتی از جمله نکات ظریف، در موضوع معاد را بحث پیوند یاد معاد با یاد مبدأ می‌داند. براین اساس افرادی که به یاد معادند، به یاد مبدأ هستند و افرادی که به یاد مبدأ هستند، معاد را نیز به یاد دارند. معاد یعنی محل رجوع، رجوع به جایگاهی که انسان در آن مظهر تامّ ذات اقدس الهی بود. بدین معنی که انسان وقتی از محضر ذات اقدس الهی به راه افتاد و در مرتبه فعل (نشئه طبیعت) جلوه‌گر شد به جهت آسیبی که دید، مظهریت تام خود در مبدأ را فراموش کرد. (یعنی آن‌گونه که باید خدا را نشان نمی‌دهد) اما این مظهریّت در دنیا، با سیر و سلوک، تهذیب نفس و مراقبه به تدریج آشکار می‌شود یعنی مراتب جای خود را عوض می‌کنند و در نتیجه‌ی تحول حاصل، انسان اوج می‌گیرد و به جایگاه اولیه‌ی خود باز می‌گردد و این همان معاد است که برای همه انسان‌ها، هر لحظه در حال وقوع است. مرحوم استاد براعتی، اثرات یاد معاد را در سه مورد می‌بیند؛ الف) اجرای عدل و برپاداری قسط فردی و اجتماعی. ب) پارسایی انسان. ج) یاد معاد خالصانه پاداش پیامبران و پارسیان. و موانع یاد معاد نیز ریشه در رفاه‌طلبی و اسراف و هوس‌رانی دارد. درباره‌ی سختی و هولناک بودن قیامت، قرآن می فرماید: «اِنَّ هوُلاءِ یُحِبّوُنَ العاجِلَهَ وَ یَذَروُنَ وَراءَ هُم یَومَاً ثَقیاً» (دهر، 27) این آیه عده‌ای را توصیف می‌کند که راحت‌طلب هستند. هر آنچه در دسترس دارند، بر می‌گزینند و امور ثقیل و سنگین (معاد) را وا می‌گذارند. به عبارت دیگر آن‌ها خیال‌زدگی را به واقع‌گرایی ترجیح می‌دهند. در حالی‌که نمی‌دانند انسانیّت انسان از رهگذر حمل این حقایق سنگین محقق می‌شود. قرآن فرمود: ای پیامبر ما به تو قولی ثقیل (قرآن) را القا کردیم «اِنّا سَنُلقِی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلاً» (مزمّل، 5) پس انسان قابلیت این حمل را دارد و آسمان‌ها و زمین از تحمل آن عاجزند. «اِنّا عَرَضنَا الاَمانَهَ عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرضِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اشفَقنَ مِنها وَ حَمَلَهَا الاِنسانُ اِنَّهُ کانَ ظَلوُماً جَهوُلاً» (احزاب، 72) و اگر کسی اعراض می کند، از حقیقت خود اعراض کرده است و این همان است که در قیامت آشکار خواهد شد: «یَومَ یَاتی تَاویلَهُ» . این تأویل قرآن است که در قیامت به ظهور می رسد و آن امری است ثقیل، و سنگینی همین امر باعث به هم ریختن آسمان و زمین می شود «یَومَ تُبَدِّلُ الارضَ غَیرَ الاَرضِ وَ السَّمواتِ» و یا «اِذا زُلزِلَتِ الاَرضُ زِلزالَها» و... پس وقتی می‌فرماید: «یَومَاً ثَقیلاً» منظور این نیست که این امر غیر قابل تحمل است. بلکه باید به فکر این روز بود و درست عمل کرد اما نکته ی ظریف در این آیه این است که منظور از ثقیل، حقایق سنگین کمال است که انسان آن ها را در مقابل راحتی و خیال رها می‌کند. در قیامت هم که وقت ظهور است، این حقایق به صورت حقیقت خود انسان آشکار می‌شود. این دنیا نقد خیالی است و نقد حقیقی همان حقیقت وجودی انسان است؛ او باید ببیند چه چیز در شأن و مقام انسانیّت اوست. چون اگر آن چه به حیوان می‌دهند به انسان هم بدهند، این جای خوشحالی ندارد. عارفان، بهشت را هم نوعی چریدن‌می‌دانند و برای رسیدن به آن تلاش نمی‌کنند. بلکه چیزی را می خواهند که برای آن‌ خلق شده‌اند. که اگر این را دادند حتما بهشت را هم داده اند. خداوند فرمود: «ثَقُلَت فِی السَّمواتِ وَ الاَرضِ» (اعراف، 187) روز قیامت در آسمان و زمین سنگینی می‌کند. شدائد قیامت، متن گناهان انسان است. این که از یاد خدا اعراض کرد وکارهایی‌که به یاد خدا انجام نداد، در قیامت آشکار می شود، که سنگین است. و یا به عبارتی دیگر قیامت، گوهر سنگینی است که در درون آسمان ها و زمین نهفته است و هنگامی که می‌خواهد آشکار شود و پرده از رخ خود کنار بزند، متلاشی شدن آسمان ها و زمین را در پی خواهد داشت. در تعبیرات عرفانی به آسمان‌ها و زمین «سد » اطلاق می شود. پشت این سد، دریای عظیمی از آب قرار دارد که همان آخرت است. اگر سد کنار رود، آب ها آشکار خواهد شد. به ما هم سفارش شده است که از این سد پا فراتر بگذارید و به پشت آن راه پیدا کنید. اگر هم فرمود: «بهشتیان وارثان زمین هستند »، یعنی آنها به پشت سد و به درون آسمان‌ها و زمین راه یافته اند و گوهر بهشت را که در آن بود، به دست آورده‌اند. گوهری که دارای ثقل و سنگینی است، روز قیامت نیز همین گوهرآشکار می‌شود.