عادت به تشویق و تنبیه هر دو خطرناک است تنبیه و تشویق هم باید مثل مصرف دارو باشد، عادت به تشویق خطرناک است؛ همان‌طور که عادت به تنبیه خطرناک است. مربی باید خودش را کنار بکشد و ملاحظه کند که فردِ مورد تربیت، چگونه خودش را اداره می‌کند؛ یعنی تربیت این چنین کاری است و گرفتن و رها کردن دارد؛ یعنی او را از آن‌که به راه خطا برود بگیری و به راه صحیح بیاوری و طبق یک برنامه‌ی زمان‌بندی شده، رهایش کنی. دوره‌ی رها کردن خیلی ظریف‌تر از دوره گرفتن است؛ یعنی کسی را نخست تحت تأثیر خود قرار دادن ساده است، کسی را از تأثیر خود خارج کردن و او را روی پای خودش واداشتن دشوار است؛ یعنی چنان دستت را از اطراف او کنار ببری که راه خودش را ادامه بدهد و خُرد نشود. وقتی به کسی تعلیم دوچرخه سواری می‌دهید چه می‌کنید؟ او که وارد نیست او را می‌گیرید اما همین که او دو تا پا زد رهایش می‌کنید، همین که توانست تعادلش را حفظ کند، دست از پشتش بر می‌دارید گرفتنش آسان است؛ اما این گرفتن به ضرر اوست. اگر رهایش کنید که زمین بخورد خوب است. چرا؟ چون وحشت زمین خوردن از دلش بیرون می‌رود او خیال می‌کند اگر رهایش کنند فاجعه می‌شود و سکته می‌کند یا اگر زمین بخورد کله‌اش دو شقه می‌شود. نه وقتی رهایش کردید چند تا دست و پا زد و چند قدم پیش رفت می‌گوید من بودم که توانستم تعادلم را حفظ کنم؟ باورش می‌شود که کسی است شخصیت خودش را باور می‌کند و این خودش یک مرتبه انسان‌شناسی است که انسان لیاقت‌های درونی خود را بشناسد و بداند که برای او هم این کار میسر است؛ ایمان بیاورد به آنچه در وجودش است، وقتی او را رها می‌کنید که بخورد زمین، نمی‌خواهید که ایمانش به خودش متزلزل شود، می‌خواهید او ایمان بیاورد که می‌تواند چند تا پا بزند، می‌تواند بیست متر بدون تکیه بر دیگران تعادل خودش را حفظ کند، رهایش کنید که زمین بخورد، بهتر از این است که همیشه او را بگیرید و او سالم باشد. سلامت در «وابستگی» برای انسان هلاکت است. در حالی که زخمی شدن در حفظ تعادل سعادت است. به نقل از کتاب: مربی و تربیت (محی الدین حائری شیرازی؛ ناشر:‌ دفتر نشر معارف): ص268و269 @paragraphnoosh110 www.samanpl.ir