حقارت از جمله زمینه‌های گناه در وجود افراد، عقده‌ی حقارت است. هیچ انسانی با عقده‌ی حقارت متولد نمی‌شود؛ اما آنچه که در خانه و اجتماع برایش رخ می‌دهد ممکن است عزت نفس او را خدشه‌دار نموده و او را دچار عقده‌ی حقارت نماید. تحقیر کودک چه در خانه و چه در اجتماع موجب خودکم بینی او شده و منجر به سرکوب شدن غرور کودک می شود و همین مساله در آینده زمینه‌ای برای گناه خواهد شد؛ چرا که کودک وقتی با این عقده بزرگ شود همواره به صورت خفته و پنهان درصدد انتقام‌جویی بر‌می‌آید و در آینده با گرایش به سمت بزهکاری و ارتکاب گناه، انتقام این عقده‌ها را از خانواده و اجتماع می‌گیرد. بنابراین یکی از راه‌هاى مهم تربيت و هدايت، شخصيت دادن به افراد مخصوصا به كودكان است. هرروز بر سر چهار راه‌ها و در سطح پیاده‌روها و پارک‌ها کودکان متعددی را می‌بینیم که با عنوان دست فروشی و یا حتی تکدی‌گری در متن اجتماع رها شده‌اند، این‌که آیا این بچه‌ها متعلق به باند و گروه خاصی هستند یا نه بحث ما نیست؛ آنچه در اینجا برای ما اهمیت دارد روش برخورد مردم با این کودکان است. حتی اگر آنها به صورت تیمی و گروهی کار می‌کنند و حتی اگر حقیقتا نیازمند کمک مالی هم نیستند و تظاهر به فقر می‌کنند، باز هم بر من و شما لازم و واجب است با مهربانی و لبخند با این کودکان برخورد کنیم. بالا کشیدن شیشه‌ی خودرو از چند متری و رو برگرداندن از آنها و همچنین کم‌محلی و بی‌توجهی به درخواست آنها می‌تواند بر حجم عقده‌ی حقارتشان بیافزاید و در آینده مشکل ساز شود .حالا حسابش را بکنید که روزانه یک کودک معصوم چند بار با چنین صحنه‌هایی روبرو می‌شود؟! بنابراین حتی اگر نمی‌خواهیم و یا صلاح نمی‌دانیم به این کودکان کمک مالی کنیم مشکلی نیست؛ اما باید در برخورد با آنها دقت بیشتری به خرج دهیم. گرفتن دستهای کوچک آنها و کشیدن دست نوازش بر سرشان می‌تواند آرامش آنها را تأمین نماید. @pasokhsara