۱. لطفا اول خودتون رو برای ما معرفی کنین. ✅ خانم حسینی پور هستم. ۳۹ سالمه . ۴ فرزند دارم. به تازگی دخترم رو عروس کردم‌ . همسرم از روحانیون هستند. ۲. چی شد که رفتین طلبه شدین؟( یعنی چطوری فهمیدن به این رشته علاقه دارین)؟ ✅ راستش به اصرار آقام رفتم ایشون خیلی دوست داشتن که حوزه بخونم والان هم خدا را شکر میکنم. ۳. کمی از فضای خانوادگیتون به ما بگین آیا تو این مسیر خانوادتون کنارتون بودن؟؟(آخه خیلی از خانواده ها میگن دختر درس بخونه که آخرش چی بشه؟🤷‍♀ و درس هیچ فایده ای نداره و به دخترشون اجازه ادامه تحصیل نمیدن) ✅ پدرم همیشه علاقه ی زیادی به کتاب ودرس داره ومیدونستم که ایشون خیلی دوست داره و اغلب افراد خانواده ی خودم وهمسرم دوست داشتن البته اوائل میپرسیدن بعدپنج سال چیکار میکنی?بامدرک حوزه میشه کار کرد? ازهمون اول آقام بهم گفت که اگر قصد داری که شغل داشته باشی حوزه نخون فقط حوزه برای خدا حوزه باید رفت لطف خداوند بی نهایت است ومطمئنا همراهمون هست ومن باوجوداینکه خودم نمیتواستم ولی طولی نکشید که چنان جذب حوزه شدم که اگر زمانه برمیگشت بلافاصله بعداز دیپلم حوزه شروع میکردم. ۴.ازدواج و بچه دار شدن جلوی موفقیت شما رو نگرفت؟؟(آخه خیلی سخته با چهارتا بچه درس خوندن😅) ✅ ازدواج کرده بودم ویکی دخترداشتم که درس شروع کردم سخت بله بود ولی در اون لحظه سختی آن شیرین بود چون ازرفتن به حوزه لذت میبردم وقتی سرکلاس مطلب جدید میفهمیدم ذوق میکردم خیلی وقتها مردم در کنار سختی لذت میبرن چون شیرینی آن هزار برابر هست پایه ی دوم که تموم کردم پسرم هم به دنیا اومد.....ودوتا بچه سر صدا وخیلی کارداشتن تا پای کتاب مینشستم صدام میزدن پسرم خیلی فعالیتش بالا بود که خیلی تعجب میکردن مجبور بودم وقتی همه خوابیدیم نصف شب ساعت کوک میکردم وبا آرامش حدودا تا اذان صبح یا نزدیکهای اذان صبح درس میخوندم که نه بچه ها اذیت بشن وخودم هم بیشتر درس بفهمم😄 وبعددوتا دیگه بچه.هم اوردم البته سطح سه که رفتم سنم بیشتر شده بود وچهارتاهم که داشتم برنامه ریزی میکردم که بچه هام خیلی اذیت نشن ۵. خوشحال میشیم اگه خاطر جالبی در دوران تحصیلتون یا تربیت فرزندان داشتین واسمون بگین. ✅ خاطره جالب مربوط به رفتن به سفرزیارتی مشهد بود که بادوستان رفته بودیم که میدیدم هم به دعا ونماز و...اهمیت داده میشه وهم موقعهایی که دورهم تو اتاق بودیم کلی خنده میکردیم که پشت خنده ها عذاب وجدان نبود چون گناه در اون نبود. یکی خاطره جالب هم مربوط به وقت تبلیغ به یکی دبیرستانها بود که در مورد اثرات موسیقی حرام گفته شد ومدتی بعدمدیربهم گفت چندتا مامانا گفتن بچامون موسیقی کنار گذاشتند یا وفتی جواب سوال احکامی میدهیم ویکی میگه خیلی وقت بود نمدونستم چکارکنم والان راحتمون کردی ودعا میکنه اینها همش برای ما طلبه ها خاطره میمونه. ۶. مهم ترین عاملی که باعث شد تو مسیر رسیدن به هدفتون محکم و استوار بمونین (در واقع کم نیارین😉) چی بوده؟؟ ✅ اول لطف بیشمارخداوند ویاری امام زمان که بیشترموقعها وقتی به سختی میخوردم از امام زمان کمک میخوام چندسالی که شهید بزگوار به حوزه ی خودمون آوردن سر قبر شهید که میرم وایشون راهم واسطه قرار میدم و نیرو میگیرم. ۷. توصیه شما به دختر خانمایی که میخوان مثل شما موفق باشن چیه؟ ✅ خودم رو موفق نمیدونم وتوصیه اول به خودم دارم وبعد به دخترخانمای عزیزم که ماها که مسیر طلبگی که انتخاب میکنیم اگر درست پیش بریم وفقط خدا را در نظر بگیریم بهترین لذتها نصیبمون میشه و انشاءالله عاقبت بخیر بشیم. توصیه به دوستان نوجوان وجوان اینکه طلبگی را انتخاب کنید در جمعی قرار میگیرید که همه مثل هم هستید بین استاد وشاگرد صمیمت به حدی هست که با بودن نزد استاد لذت میبری واگر مشکلی پیش میاد دوستان طلبه بدون چشم داشت برات کار میکنن وباطلبگی حداقل وقتتون کمتر به بطالت میگذری چون علم مفید را فراگرفتین.