دخترش وقتی به تابوتی که پیکر مطهر پدر شهیدش در آن بود نزدیک میشد، سرعتش کمترو کمتر میشد، انگار نمیخواست باور کند که دیگر پدرش نیست.
آن را زمانی میشد فهمید که فاصلهاش تا پدرش از جایی که نشسته بود حدود 15 قدم بود؛ قدمهای اول سرعتش زیاد بود، اما همینکه نزدیک میشد سرعت هر قدمش کندتر از قبل بود.
او چندبار بین آغوش مادر و تابوت پدر رفت و برگشت. نمیدانست داغ از دست دادن پدر را در آغوش مادر تحمل کند یا برود برای آخرین بار پدر را ببوسد، شاید دوباره وقت نشود.
دیدن این لحظهها جانت را میکند از قلبت.
خدایش رحمت کند.
🔹شهید محمد قائنی، بامداد دوشنبه ۷ تیرماه در پی اقدامی ناجوانمردانه توسط یک سارق به شهادت رسید.
@payame_kosar