🔴 خانه اي به وسعت تمام آفرينش 2️⃣
🔸محبوبه زارع
صداي خنده کودکاني شاداب از حياط کوچک خانه به گوش مي رسد. در همين لحظه، دو کودک به اتاق مي دوند و خود را در آغوش مادر مي اندازند. بانو آنها را نوازش مي دهد و مي بوسد. مولا مي فرمايد:
«بوسيدن کودک، رحمت و محبت است». (بحارالانوار، جلد 23، حديث 113)
مي گويم: محبت در تربيت، مؤثر است؛ اما گاهي تنبيه هم نتيجه بخش است. مولا مي فرمايد:
«پندپذيري انسان عاقل، به وسيله ادب و تربيت است. اين حيوانانند که با زدن، تربيت مي شوند». (بحارالانوار، جلد 17، حديث 47)
مي پرسم: با اين حساب، شما به تشويق معتقديد؛ آيا براي آن، حدي هم قائل هستيد؟ مولا مي فرمايد:
«قطعاً؛ زيرا بزرگترين مراتب حماقت، زياده روي در تحسين يا توبيخ است». (غررالحکم، حديث 182)
دو کودک در حالي که مصرّانه دست مادر را مي کشند، مي گويند:
هيزمها را کنار هم چيديم؛ حالا کاغذ و قلم را به ما مي دهي؟
بانو با تبسم از جا بلند مي شود و به همراه بچه ها به اتاق ديگر مي رود. مولا مي فرمايد:
«وقتي به فرزند خود وعده اي مي دهيد، نبايد از آن تخلف کنيد». (مستدرک الوسائل، ج 2، حديث 626)
مولا با چنان لحني اين جمله را بيان مي فرمايد که مطمئن مي شوم اين نکته، اهميت ويژه اي دارد. بي اختيار مي گويم: اي کاش اهل زمين، به اين سجاياي اخلاقي توجه داشتند. مولا به نقطه دوري خيره مي شود؛ نفس عميقي مي کشد و مي فرمايد:
«البته سجاياي اخلاقي، دليل پاکي وراثت و فضيلت ريشه خانوادگي است».
مدت هاست به اين موضوع مي انديشم که اگر تأثير تربيت خانوادگي بر کودک، در رتبه اول است، پس چرا داستان پسر نوح در تاريخ تکرار مي شود. نمي دانم سؤال را چگونه بپرسم و براي همين، زير لب با خود مي گويم: چگونه در خانواده اي سالم، فرزند ناشايسته اي تربيت مي شود؟ مولا در حالي که سر تکان مي دهد، مي فرمايد:
«فرزندان بد، آبرو و شرف خانواده را از بين مي برند و مايه ننگ و رسوايي در پيشينيان خود مي شوند». (مستدرک الوسائل، ج 2، حديث 643)
مي گويم: شايد ملامت، تذکري براي آنان باشد؛ نظرتان در اين مورد چيست؟ مولا به علامت انکار، سر تکان داده، مي فرمايد:
«زياده روي در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور مي کند». (اصول کافي، جلد 6، ص 47)
در حالي که سخت به فکر فرو رفته ام، سکوت مي کنم. لحظه اي بعد با خود مي گويم: انسانها چقدر متفاوتند؛
مهمتر اين که به تعداد هر انساني، رفتار و اخلاق وجود دارد. مولا مي فرمايد:
«در اين ميان، لازم است از اختلافها و تفاوتهاي طبيعي بشر استفاده کرد و هر کس را مطابق استعداد دروني و ساختمان فکري اش، پرورش داد تا جامعه از تمام ذخاير خدادادي که در نهاد آدميان به وديعه گذارده شده، استفاده کند». (ملا فتح الله کاشاني، شرح نهج البلاغه، ص 37)
مي گويم: باز هم به جامعه اشاره فرموديد؛ آيا شما تأثير روابط اجتماعي و همنشيني را تأييد مي کنيد؟ مولا مي فرمايد:
«آري، قطعا همين طور است و بهترين همنشين انسان، فضايل اخلاقي و صفات پسنديده خود اوست». (سفينه البحار، حديث 411)
جواب مولا برايم خيلي عجيب است؛ در حالي که به زواياي اين پاسخ فکر مي کنم، با خود مي گويم: درست است؛ فضايل اخلاقي، حتي باعث تکريم انسان مي شود. مولا با تبسم مي فرمايد:
«هر کسي که در حد خود بايستد و از اندازه تجاوز نکند، مورد تکريم مردم خواهد بود». (کافي، جلد 2، حديث 312)
مي پرسم: براي افزايش محبوبيت در جامعه، چه بايد کرد؟ مولا مي فرمايد:
«امور ناچيز و پست را ناديده انگاريد و به اين وسيله، قدر و منزلت خود را در جامعه، بزرگ و پرارزش کنيد». (تحف العقول، حديث 224)
#ادامه_دارد
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824