🔴 خانه اي به وسعت تمام آفرينش 4️⃣
🔸محبوبه زارع
مي پرسم: شما نيکوترين چيز را براي زن چه مي دانيد؟ بانو مي فرمايد:
«آنچه براي زن نيکوست، اين است که بدون ضرورت، مرد نامحرم را نبيند و نامحرمان نيز او را نبينند». (کشف الغمه، ج 2، ص 23)
مي پرسم: شما در سنگر خانه، چقدر به آموزش و دانش، بها مي دهيد؟ بانو مي فرمايد:
«آن قدر كه خانه خود را كلاس آموزش و مدرسه تعليم زنان قرار داده ام».
مي پرسم: آيا با وجود اين همه مسئوليت، چنين کاري براي شما سخت نيست؟ بانو مي فرمايد:
«آيا اگر کسي را اجير کنند که بار سنگيني را به بام ببرد و در مقابل، صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، اين کار، براي او دشوار خواهد بود»؟
با تعجب به بانو نگاه مي کنم و مي گويم: معلوم است که نه! بانو مي فرمايد:
«من در مقابل هر مسئله اي كه پاسخ مي دهم، بيش از فاصله زمين و عرش، گوهر و لؤلؤ، پاداش مي گيرم؛ پس سزاوار است كه بر من سنگين نيايد». (بحارالانوار،ج 2، ص 3)
مي گويم: براي بيرون از منزل چه نظري داريد؟ بانو مي فرمايد:
«بسيار ناپسند است؛ حتي من زشت مي دانم که زنان پس از مرگ هم بر روي تابوت سرباز گذاشته شوند». (كشف الغمه، ج 2، ص 62)
مولا مي فرمايد:
«فاطمه عليها السلام حتي خود را از نابينا هم مي پوشاند؛ چون معتقد است که اگر او زن را نمي بيند، زن او را مي بيند»! (الاستيعاب، ج 2، ص 752)
رو به بانو مي پرسم: راستي ارتباط شما با همسايگان چگونه است؟ بانو به مولا نگاه مي کند. آن گاه با تبسم جواب مي دهد:
«همين قدر بگويم که در منطق ما، اول همسايه و بعد خانه»! (نهج الحياه، ص 87)
بانو رو به مولا، سکوت مي کند و پس از لحظاتي مي فرمايد:
«لذتي که از خدمت حضرت حق مي برم، مرا از هر خواسته اي بازداشته است؛ حاجتي جز اين ندارم که پيوسته ناظر جمال زيباي خداوند باشم». (بحارالانوار، ج 43، ص 82)
طنين ايمان و عشقي که در صداي بانو جريان دارد، نگاه مولا را در چشمان او متوقف مي کند. در مقابل عظمت حضور آنان، چنان احساس کوچکي مي کنم که دلم مي خواهد هر چه زودتر از اين فضا به خلوت متفکرانه اي پناه برم و با تمام وجود، به حقايقي که در کلام اين زوج آسماني است، بينديشم. شما هم با ما به چنين خلوتي پناه ببريد که اين، راز سعادت خواهد بود.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824