. دوست دارم صاحب من هدف والایی را ترسیم کند که سرنوشت ملتی را عوض کند. آغازگر مهر و محبتی باشم که تحولی در معشوق ایجاد کند. دعای خیری در حق مظلومی باشم. نشان دهنده همبستگی بر پایه حق و حقیقت باشم. امید به مظلومین بدهم تا تسلیم ظالمان نشوند. صاحبان من می‌توانند نسل‌هایی را در سراشیبی‌های انحراف قرار داده و به سقوط بکشانند، یا تعالی ملت‌هایی را رقم بزنند. به وسیله نوشته، رابطه ویژه بین نویسنده و خواننده ایجاد می‌شود. صاحب من اگر در تعهد و تدین ریشه داشته باشد، میوه‌اش شیرین، خوش طعم و ماندگار است. ارزش نوشته‌های صاحبم در پیام‌های ارسال شده است و عظمت نوشته به محتوایش و ماندگاری آثار به ریشه داشتن در حق و حقیقت است. من استعداهای بی‌شماری دارم. می‌توانم شهیدپرور باشم، شهیدان به معراج رفته را معرفی کنم. کسانی که با شهادت از روزی‌های خاکی گذشتند و به روزی‌های اللهی رسیده‌اند. می‌توانم بذرپاش عشق‌های برتر باشم، و بذرهای عشق را در سراسر جهان بکارم. پیامبر (ص) در حدیثی مرا چنین معرفی کرده است:«قلم، نعمت بزرگی از طرف پروردگار است و اگر قلم نبود، ملک و دین استوار نمی‌شد و زندگی برقرار نمی‌گردید.» من مقدسم، اما همه قلم به دستان مقدس نیستند. بعضی‌ها اهل هستند و بعضی‌ها نااهل، نویسنده‌گانی که در شناخت حقایق و اخلاق و حق‌طلبی ره گم کرده‌اند، وقتی می‌نویسند قلم فرسایی می‌کنند، در باطن خودشان را و در ظاهر مرا فرسوده می‌کنند. ناهلان به نام شناساندن حقایق، گمراه می‌کنند. از هنرهایم برای به انحراف کشاندن خلق استفاده می‌کنند. قلم به دستان نااهل در نزد خالقم منفورند و جایگاهی ندارند. شایسته است کسی که می‌خواهد بنویسد با رسالت من آشنا باشد. رسالت من گسترش عدالت، آزاد کردن انسان از اسارت و ایجاد امنیت است، رسالت اصلی من‌ برقراری قسط، عدل، بيداری و آگاهی است، در این زمان افشاندن نور علم و عقل و معرفت بر دل‌هایشانم. چراغی در تاريكی‌هایم، دليل بر رسالت رسول اكرمم، وسيله‌ نجات و سعادت انسان و انسانیت‌تم. متاسفانه در جوامع جایگاه من شناخته شده نيست، به صراحت می‌گویم رسالت اصلي من امر به معروف و نهي از منکر و اطلاع رساني صحیح مي‌باشد. اگر کسی در راستاي رسالت صحيح حرکت کند، آثارش می‌تواند افضل بر خون شهدا باشد. کسی که مرا به دست می‌گیرد باید احساس تکليف کند. احساس تکلیف از عواملي به شمار مي‌رود که نقش فعالان عرصه اطلاع رساني را ارزشمند می‌نماید. اگر ساده و زیبا نویسند. کار مهمی کرده‌اند. کسی که می‌خواهید من سازنده و بالنده باشم، نباید مرا پیدا کند، یا از دیگری سرقت نماید، بلکه باید مرا به سلیقه خود صیقل دهد، تا بتواند صفای روحش را به همنوعان هدیه دهد. بركت من در سايه اندیشه صاحبم است. صاحب من اگر دعوت‌كننده به حق باشد، مايه نورانيت دل‌ها و جان‌ها می‌شوم. چون از دل سخن گويد و از سر اخلاص مرا به جولان آورد بر دل‌ها نشينم. من به ناآگاهان كه مرده به حساب می‌آیند جان تازه می دهم. من احياء كننده دل‌های پاکم. من زمانی تاثیرگذارم و قداست دارم که در خدمت وحدت و تعالی بشر باشم و در غیر این صورت صاحب نااهلم به وسیله من انسان را به ورطه سقوط می‌کشاند. من در طول حيات پر فراز و نشيب خود رنج‌ها برده‌ام، زحمت کشیده‌ام و زجرها ديده‌ام، به دست نافردهایی افتادم که ملت‌ها را بیجاره کردند، چرا که ننک‌نامه‌ای را امضا کردند. فرقه‌های باطل پرورش دادند، من یک وسیله هدایت‌گرم، اما منافقان مرا تبدیل به یک شمشیر دو لبه کرده‌اند که یک لبه‌ام را زهرآگین کرده‌اند متاسفانه عده‌ای نمی‌فهمند و وقتی می‌فهمند که بسیار دیر شده است. با يك كلمه، جمله و حكمی می‌توانم موجب نجات انسان و يا جامعه‌ای شوم؛ و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن‌، می‌توانم انسان و يا انسان‌هايی را گمراه كنم. کسی مرا به دست می‌گیرد باید قسم یاد کنند که مرا وسیله درآمد قرار ندهد، حق را بنویسد و مرا به زر زرمندان و زور زورمندان و حیله حیله‌گران نفروشد، هر چند به مذاق شان خوش نیاید. تزویر را از خود دور نماید، از خطوات شیطان آگاه باشد، مستضعف پرور نباشد. نفس‌اش دم مسیحایی برای دل دردمندان باشد. پاسدار راه صالین و سازنده جامعه باشد. برای تعالی انسان و انسانیت و کشور و ملت‌ها قرار دهد. علم و دانش و ارزش‌ها را گسترش دهد.از روی انصاف بنویسد توطئه‌گر نبوده و وحدت آفرین باشد. درد دل زیاد است... اما لپ مطلب همین‌هاست که عرض کرد. به امید داشتن صاحبان با معرفت و... محمد ابراهیم پاکروان 12/4/88