🔰
الرحیل| سوم
🔴 پیش از پاسخ به سوال باید حتما یک گمانه احتمالی را اصلاح کرد. گمانهای که میگوید سیدالشهداء بدون محاسبه اوضاع و احوال جامعه و بیهیچ تدبیر سیاسی، فقط به دل مسیر زد تا با شهادت خویش، درخت اسلام را آبیاری کند.
🔺از این رو باید گفت:
امام حسین از 27 رجب سال 60 که مدینه را به قصد مکه ترک نمود، تا 8 ذیالحجه که با مکه به عزم کوفه وداع کرد؛ بیش از چهارماه فرصت داشت که به اوضاع جهان اسلام و سایر شهرهای بلاد اسلامی مسلط شود. مکه به عنوان امالقری و محل زیارت تمام مسلمانان جهان، زمینه تعامل و ارتباطگیری با افراد زیادی از شهرهای مختلف جهان اسلام را مهیا نمود.
🟠 مذاکره حضرت با بزرگان مکه و مدینه، مکاتبه با افراد مختلفی در سایر شهرها و همچنین گفتگو با عامه مردم، حضرت را به این نتیجه رسانده بود که باید از مکه به سمت کوفه حرکت کند.
🟡 حضرت تحلیلهای افرادی مانند ابنعباس را هرچندخیرخواهانه میدید اما واقعگرایانه قلمداد نمیکرد. لذا در پاسخ به این نوع پیشنهادها میفرمود:
هیهات! هیهات! این قوم رهایم نمیکنند. هرجا باشم به جستوجوی من برمیخیزند. اگر حتی در سوراخ درندگان بیابان باشم، مرا بیرون کشیده و خواهند کشت. آنان به شیوهی یهود به حقوقم دستدرازی کرده و من به امر جدّم رسولالله اقدام میکنم.
🟢 حضرت شبیه همین فرمایش را با لحنی دیگر به عبداللهبنزبیر دارد. او به امام عرض میکند:«بمان من یاریات میکنم». وعدهای کاملا پوچ که حضرت بدان واقف است و در پاسخش میفرماید: «پدرم به من گفت: سالاری گوسفندگونه در کعبه کشته میشود و حرمت آن را خواهد شکست و من نمیخواهم آن گوسفند باشم. (درواقع حضرت تلویحا به عبداللهبنزبیر حالی میکند عاقبت تو را در مکه خواهند کشت و من نمیخواهم مثل تو در مکه کشته شوم!)
🔺این صحبتهای امام مبنی براینکه بنیامیه و یزید از او دست نخواهند کشید تا وی را به بیعت درآورده یا بکشند، با شواهدی تایید میشود.
شواهدی مانند نقشه ترور.
🆔
@Qasas_school