💠 سه صفت برجسته‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🎙 حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) : 💢 اگر سه صفت برجسته را در میان همه‌ی صفات برجسته‌ی وجود اباعبدالله علیه‌السّلام [بخواهم] اسم بیاوریم، 1⃣ اخلاص یکی از آنها «اخلاص» است؛ یعنی رعایت کردن وظیفه خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزه‌های مادّی در کار. 🔹 یکی از بزرگان اهل سلوک و معرفت را دیدم در نامه‌ای نوشته است که اگر فرض کنیم - به فرض محال - همه کارهایی که نبىّ‌مکرّم اسلام (صلّی‌الله علیه‌وآله‌وسلّم) انجام داد و هدفِ او بود که آنها را انجام دهد، انجام میگرفت، منتها به نام یک کس دیگر، آیا در آن صورت پیامبر اسلام ناراضی بود؟ آیا میگفت که چون به نام دیگری است، نخواهم کرد؟ آیا این‌گونه بود؟ یا نه؛ هدف این است که آن کارها انجام گیرد؛ به نام چه کسی انجام گیرد، مهم نیست. پس، هدف مهمّ است. 🔹 «شخص» و «من» و «خود» برای انسانِ با اخلاص اهمیتی ندارد. اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد. میداند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب خواهد کرد؛ چون فرموده است: «و إنّ جُندَنا لَهُمُ الغالبون» خیلی از این جنودی که غالبند، در میدان جهاد به خاک شهادت می‌افتند و از بین می‌روند؛ لیکن فرموده است: «و انّ جندنا لهم الغالبون»؛ در عین حال غلبه با آنهاست. 2⃣ اعتماد به خدا صفت برجسته‌ی دیگر «اعتماد به خدا» ست. ظواهر حکم میکرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد. چطور این را «فرزدقِ» شاعر میدید؛ اما امام حسین علیه‌السّلام نمیدید!؟ نصیحت کنندگانی که از کوفه می‌آمدند، می‌دیدند؛ اما حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام که عین‌الله بود، نمیدید و نمیفهمید!؟ ظواهر همین بود؛ ولی اعتماد به خدا حکم میکرد که علی‌رغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد. اصل قضیه هم این است که نیّت و هدف انسان تحقّق پیدا کند. اگر هدف تحقّق پیدا کرد، برای انسانِ با اخلاص، شخصِ خود او که مهم نیست. 3⃣ شناخت «موقع» خصوصیت سوم، شناختن «موقع» است. امام حسین علیه‌السّلام در فهم «موقع» اشتباه نکرد. در قبل از حادثه کربلا، ده‌سال امامت و مسؤولیت با او بود. آن حضرت در مدینه مشغول کارهای دیگری بود و کار کربلایی نمیکرد؛ اما به مجرّد این که فرصت به او اجازه داد که آن کار مهم را انجام دهد، فرصت را شناخت و آن را چسبید؛ موقع را شناخت و آن را از دست نداد. این سه خصوصیت، تعیین کننده است. 🔺 در تمام ادوار نیز همین طور است؛ در انقلاب نیز همین‌گونه بود. امام ما هم که می‌بینید این‌قدر خدای متعال او را به مقام رفیع رساند - و رفَعناهُ مکاناً عَلیّاً- و علی‌رغم همه‌ی عوامل در سرتاسر دنیای مادّیت و استکبار که میخواستند او را محو کنند، به فراموشی دهند و کوچک کنند، او را حفظ و بزرگ کرد و ماندگار و جاودان نمود، علّت همین بود که این سه خصوصیت را داشت: 🔸 اوّلاً با بود و برای خود چیزی نمیخواست؛ ثانیاً به خدای خود داشت و میدانست که کار و هدف، تحقّق پیدا خواهد کرد - به بندگان خدا هم اعتماد داشت - ثالثاً زمان و را از دست نداد. در لحظه لازم، اقدام لازم، صحبت لازم، اشاره لازم و حرکت لازم را کرد. 🔹 انقلاب عظیمی اتّفاق افتاد که هنوز هم دشمنان این انقلاب از گیجی آن خارج نشده‌اند و نمیتوانند این انقلاب را درست بشناسند! [....] حرکت امام (ره) به خاطر آن سه عامل عظیم - یعنی اخلاص، اعتماد به خدا و شناختن «موقع» و بهره‌برداری از آن - بود که این عمق را پیدا کرد و خیلی عمیق است. @qom_khamenei_ir