♦️ و مسئله جامعۀ ایران پس از ▫️چارلز تیلور بعنوان فرد کاتولیک، بدنبال یک‌راه جمع میان دین‌داری و است. او مشکل پیچیدگی را اینجا مطرح میسازد و از این سخن میگوید که چگونه انسان امروز در میان فشار دولبه قیچی قرار دارد و از یک طرف دین، ایمان و مذهب و از طرف دیگر سکولاریسم او را در مضیقه قرار داده و هر کدام او را بسمت خود می‌کشند و مشکلاتی برای او رقم می‌زنند. توصیف او از این «وضعیت دوگانه» به توصیف لوفان بومر از زمانه‌ی خود با تعبیر «عصر اضطراب» و زیمل و تعبیر «عصر بی شکلی» بسیار نزدیک است. ▫️اما شاید نقد نهایی من به تیلور آن باشد که او در جمع کردن میان دین و سکولاریسم، کفه سکولاریسم را سنگین‌تر میکند و احیانا دین را با ابزاری سکولار نگه می‌دارد و به زعم خودش جمع می‌کند. باوجود اینکه کفه سکولارشدگی در جمع آقای تیلور سنگین است اما وقتی این اثر به فارسی در ایران ترجمه می‌شود برخی طبق علاقه خودشان که سعی دارند هرآنچه از دنیای غرب ترجمه می‌شود را سکولارشدگی بیشتری ببخشند، سکولاریسم تیلوری را سکولارتر از آنچه در امریکای شمالی میتوانیم از آن سراغ بگیریم به ما معرفی می‌کنند. ▫️تیلور درباره ایران صحبت نمی‌کند اما این حرف درست است که آقای فرهنگ رجایی و برخی دیگر گفته‌اند که تعبیر تیلور آنجایی که درباره دینی صحبت می‌کند که برای دنیای ما آسیبی ایجاد نکند، یعنی زندگی رضایت بخشی داشته باشیم و در عین حال دین‌دار بمانیم، به جامعه ایرانیِ ما پس از انقلاب اسلامی نزدیکتر است، به آن ادعاهایی که ما داشته‌ایم؛ هم دین را میخواهیم هم دنیا را، هم علم را میخواهیم هم امور وحیانی را. بنابراین قابل تأمل است که بررسی کنیم در چه مواردی سخنان او میتواند مابازاء ایرانی داشته باشد. 💢 مراحل سکولاریسم و معانی آن از منظر تیلور: ۱. تهی‌شدگی فضاهای عمومی از دین و مفهوم خداوند؛ یعنی در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی هیچ ارجاعی به باور مذهبی و خداوند صورت نمی‌گیرد. مبنای عمل در هر عرصه، عقلانیتِ موجود در همان عرصه است. در این مرحله، سکولاریسم لزوما منجر به حذف دین نمی‌شود. ۲. کاهش هر نوعی از سلوک مذهبی و باور مذهبی؛ در این معنا مردم با دین و سلوک مذهبی قهر می‌کنند و شاهد سکولاریسمی از نوع الحاد هستیم. ۳. تبدیل شدن باور به خداوند به گزینه‌ای در میان هزاران گزینه دیگر؛ گاهی در شرایطی، گزینه‌های در دسترس برای دین داری یا بی‌دینی محدود است و رقبای زیادی وجود ندارد اما طبق این معنا شاهد شرایطی هستیم که رقبای بسیار زیادی برای دین پدید آمده‌اند. نفسِ شلوغی و ازدحام برآمده از تکثرِ گزینه‌ها، شما را به لحاظ روانی در وضعیت عدم استقرار قرار می‌دهد. یعنی شما به لحاظ ایمانی نمی‌توانید استقرار پیدا کنید زیرا پیرامون شما شلوغ شده است و دائما استدلال هایی لَه و علیهِ باورهای دینی مطرح می‌شود که شما اولا فرصت و توان پردازش تمام آنها را ندارید و ثانیا به لحاظ روانی هر گزینه جدیدی برای شما، مقداری در ایمانتان سوال ایجاد می‌کند، آشکار باشد یا ذهنی. حال هرچه این گزینه‌ها متنوع شود، به حاشیه رانده شدن دین بیشتر می‌شود. ▫️تیلور معنای سوم از سکولاریسم را درباره جامعۀ امریکا تحقق یافته می‌داند اما درباره جوامع اسلامی عقیده دارد که چنین وضعیتی وجود ندارد یا هنوز به وجود نیامده است. یعنی در جوامع اسلامی هنوز رقبای معنوی و فکری و فلسفی‌ای به وجود نیامده است که بتوانند شرایطی متنوع و متکثر ایجاد کنند تا سبب تاخت و تاز علیه دین شده و آنرا به حاشیه برانند. 🆔 @rafigha https://eitaa.com/rafigha