برشی از مطالب جلسه هفتم #دوره مبانی و فلسفه انقلاب اسلامی
ارائه: استاد سیدمهدی موسوی
🔻 انقلاب صرفا یک سلب و نقض حالت قبلی نیست، تنها جابجایی افراد صاحب منصب نیست، بلکه آن طرح نوین برای زندگی و شبکه معنایی نگاه انسان به هستی است.
💠 انقلاب
آشکار شدن یک کمال جدید و شکلی از زندگی و معنایی است که در بطن جامعه بوده است اما با عناصر دیگری پوشیده شده و با ظهور تحولات آن
عناصر درونی فعال میشوند.
علاوه بر آن، هر باطنی که آشکار میشود به تدریج تبدیل به ظاهر شده و خود دارای باطن دیگری میشود، پس انقلاب هایی دوام خواهند داشت که انقلاب در درون انقلاب داشته باشند و این حرکت ادامه دار باشد،
چرا که انقلاب به دنبال کشف نامحدودها و رسیدن به کمال مطلق است.
⭕️ باید متناسب با رشد جامعه، به باطن ها و اعماق ریشه ی انقلاب پرداخت و آن را آشکار کرد، که همان معنای انقلاب مستمر در جامعه است. ⚠️ اگر جریان انقلابی به یک ساختار سیاسی ثابت راضی شد،
دچار رکود و توقف میشود.
⁉️ یکی از بحث های مهم این است که بنیان های فکری انقلاب اسلامی در کدام جریان فکری و فلسفی و علمی موجود درجامعه بوده؟ و زیربنای آن کدام است؟
🔰 گروهی معتقدند انقلاب اسلامی نیز یک حرکت صرفا سیاسی و اعتراضی بوده، پس به دنبال نگاه فلسفی و بنیادی نیستند اما به نظر میرسد دربین سایرین ۴ نظریه وجود دارد:
۱. افرادی معتقدند انقلاب اسلامی یک حرکت اعتراضی و رادیکال برای تحقق عدل و عدالت و رفع تبعیض های اقتصادی و اجتماعی بود که از آموزه های شورانگیز و مبارزاتی اسلام و نهج البلاغه حاصل شد.
۲.گروه دیگری بنیاد فکری و نظری انقلاب را در دانش فقه و اصول می یابند، و معتقدند طرح امام برای نظام انقلابی، ولایت فقیه و حاصل دستگاه فقهی امام بود و اعتماد و اطمینان مردم به این حرکت نیز به دلیل مرجعیت ایشان بود.
۳. گروه دیگر، معتقدند بنیان های فکری انقلاب را باید در فلسفه و حکمت متعالیه جست و جو کرد و این حرکت یک حرکت فلسفی در نقد مدرنیته و مبانی الاهیاتی غرب بود که صورتی جدید از حیات اجتماعی را مطرح میکند و در اصل یک حکمت عملی است.
زیرا که امام یک فیلسوف و مهمترین فعالان و رهبران قیام او نیز پرورش یافتگان فلسفه اسلامی بودند.
۴.افراد دیگری معتقدند، عرفان و روحیه معنوی و قدسی موجود در فرهنگ ایرانی اساس انقلاب است.
✅ هرکدام از این نظریات، می تواند یک لایه از انقلاب را دیده باشد.
بنابر این یک پدیده گسترده اجتماعی و مجموعه ای از عوامل و نیروها و تفکر هاست که به تدریج تحولات را ایجاد کرده و نمی توان انقلاب را به تنها یکی از این ابعاد محدود کرد.
♨️ هرچند نقش فلسفه و الاهیات در جریان انقلاب جدی است اما علت تامه ی آن نیست و از طرفی نقش فلسفه در انقلاب بصورت مستقیم نیست بلکه در طول سایر علوم دینی همچون فقه و تفسیر ومنبعث از این علوم در ساخت بنیان فکری انقلاب نقش ایفا کرده است.
🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحامدیا)
🆔 @rahamedia