─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🦋
#پروانهای_در_دام_عنکبوت 🕷
#قسمت_شصت_و_هفتم 🎬
نزدیک ورودی سولهها نگهبان ایست داد، ناریه ایستاد.
وای خدای من، این که ابواسحاق بود، خدا را شکر کردم که روبنده دارم و در دل دعا میکردم تا هیچ کس مرا نشناسد.
ابواسحاق: بفرما خواهر مجاهد، چه میخواهید؟
ناریه: برای ویزیت آمدم، مثل اینکه خانمی اینجا حالش خوب نبود، زنگ زدند به من...
ابواسحاق: اوه اوه، اون دخترک ایزدی... دیشب، آخر شب تمام کرد.... دیر آمدی خانم دکتر و خندهی زشتی کرد و گفت: بفرمایید گلویی تازه کنید، چای عراقی، قهوه ترک .... نوشیدنی خنک... هر چه میلتان است، فراهم میکنم.
ناریه روبندهاش را بالا زد و با خشم نگاهی به ابواسحاق کرد و گفت: مجاهد به وظیفهات برس، نگهبانی بده، ما برای میهمانی نیامدهایم و دور زد که برگردیم.
نفسم را که داخل سینه حبس کرده بودم، بیرون دادم و گفتم: چه با تحکم برخورد کردی، نمیترسی برایت مزاحمتی ایجاد کنند؟
ناریه: گفتم که با مجاهدان باید اینگونه برخورد کرد و گرنه صاحبت میشوند، درثانی، خیلی بیجا میکنند که بخواهند برای من مشکل ایجاد کنند، من و همسرم جز اولین مجاهدینی بودیم که به دولت اسلامی پیوستیم، با ریختن خون امثال شوهر من اینان جان گرفتند...
با خود گفتم: با ریختن خون مظلومان، با سر بریدن بی پناهان و با جوانمرگ شدن لیلا و امثال لیلاها شما حیوانات خونخوار جان میگیرید، نام مجاهد برای شما و امثالتان خیلی زیادی بزرگ است.
ناریه بدون اینکه حرفی بزند ماشین را نگه داشت... نگاهی به اطرافم کردم و دیدم همه جا بیابان است و تا ورودی شهر فاصله، داریم، یک لحظه ترسیدم و گفتم، نکند افکارم را بر زبان آوردم و ناریه میخواهد...
که ناریه در بغل من را باز کرد و گفت: پاشو برو اونطرف بشین، میخوام ازت یه راننده بسازم.
من: قبلاً چند سری پشت ماشین نشستم.
ناریه با لبخندی: نه میخوام ببینم دست فرمانت چطوره
وقتی این حرکات ناریه را میدیدم، باورم نمیشد که این زن داعشی، هست، اما همیشه یه چیزی ته قلبم میگفت از این مار خوش خط و خال بترس...
نشستم پشت رول و حرکت کردم، آخه طارق خیلی وقتا ماشینش را به دستم میداد و به قول خودش مشق رانندگی میکردیم.
آه طارق..... کجایی برادرم.....
علی، علی..... تو کجایی؟؟ خدااااا من کجام؟؟ من اینجا وسط این حرامیان چه میکنم؟؟ خداااااا
#ادامه_دارد...💦⛈💦
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─