📝 | 🌟علقمه ... قدمگاه شهدای غواص... از خاکریز ها عبور می کنی... میرسی به آن جاده خاکی.... آرام آرام قدم بر می داری.... نیزار ها حرف های عجیبی برای گفتن دارند... می گذری از آنها... و میرسی به اروند... رودی که پس از سالیان سال هنوز از شرمندگی ناآرام است و پرتلاطم .... انگار اسرار زیادی در عمق سینه دارد.... پشت سیم خاردار ها می نشینی زل می زنی به آن دور دست ها... آنجا که آبی رود با آبی آسمان یکی شده به آن تلاقی خیره می شوی ! 📍 گویا از آنجا راهی به آسمان باز است... گویا از همانجا آنها بال گشودند و رفتند ! و از همانجا دل به آبی آسمان دادند... از همانجا بود که دل بریدند و دل سپردند... چه زیباست رسم عاشقی؛ برای وصال باید اول دل برید...! وقت رفتن است... می گذرم از نیزار ها... اما چیزی همان نزدیکی جا ماند! شاید پشت آن سیم خاردار شاید لب رود... دلم را می گویم... برای بردنش اصراری ندارم ! کاش تحویلش بگیرند...! ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News