#طنز_جبهه
عید غدیر که میشد خیلیها عزا میگرفتند. لابد میپرسید چرا؟😳
به همین سادگی که چند نفر از بچهها با فرماندهی فریبرز با هم قرار میگذاشتند، به یکی بگویند؛ سید😁
البته کار که به همین جا ختم نمیشد.😉
⛺️ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیم چند نفر دارند دنبال یکی از برادرها میدوند.🏃♂🏃♂🏃♂
میگفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم!😄و او مرتب قسم میخورد که من سید نیستم، ولم کنید.😕
تا بالاخره میگرفتندش.🙃
بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح📿، پول،💰مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس😜، همه را میگرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در میآوردند.😁
جالب اینجاست که به قدری فریبرز و نیروهایش جدی میگفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش میکردند، شک میکرد و میگفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم.😅گاهی اوقات کسی هم پا پیش میگذاشت و ضمانتش را میکرد و قول میداد که طرف وقتی آمد تو چادر،⛺️ عیدی بچهها یادش را فراموش نکند💵حتی اگر یک کمپوت گیلاس🍒باشد و سرانجام برای اینکه از دست اینها راحت شود، طرف کمپوت را میداد و غر میزد که عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم.😁😂
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
@rahiankhuzestan