#معرفی_کتاب #تفسیر_موضوعی #المیزان
#آیت_الله_سید_محمد_حسین_طباطبایی #علامه_طباطبایی #طباطبایی
🔅🔅🔅
🔰معرفی تفسیر «الميزان فى تفسيرالقرآن»(قسمت سوم)
📌ويژگی های تفسیر المیزان
⏪1- جمع ميان دو شيوه تفسيرى ترتيبى و موضوعی
علامه با مراعات ترتيب در تفسير آيات، آيه به آيه و سوره به سوره، از جايگاه بلند تفسير موضوعى نيز كه اهميت آن امروزه روشن گرديده غافل نبوده و هر دو جنبه را با كمال دقت و ظرافت دنبال كرده و تفسيرى كامل در تمامى ابعاد عرضه داشته است.
تفسير موضوعى از ديدگاه ايشان اهميت فراوانى داشته و ايشان به اين ترتيب مقاصد عالى و معارف جليل قرآن را دسته بندى كرده آماده و كامل به پژوهشگران عرضه داشته است.
⏪2- مطرح نمودن مساله وحدت موضوعى هر سوره
هر سوره داراى هدف به خصوصى است كه آن را با مقدمه اى ظريف دنبال می كند وبا خاتمه اى بس شيوا به پايان می رساند و اختلاف عدد آيات سوره ها به همين امر بستگى دارد و تا مقصود نهايى انجام نگيرد، سوره به پايان نمی رسد و كوچكى و بزرگى هر سوره به كوتاهى و بلندى هدف و مقصود از هر سوره وابسته است. به عقيده علامه هر سوره صرفا مجموعه آيات پراكنده و بدون جامع واحدى نيست؛ بلكه يك وحدت فراگير بر هر سوره حاكم است و پيوستگى آيات را می رساند و مساله وحدت موضوعى يا وحدت سياق در هر سوره، كه از قراين كلامى قابل توجه است، از همين جا نشأت گرفته است.
⏪3- نظريه سريان و جريان يك روح كلى و حاكم بر سرتاسر قرآن
اين نظريه بر تمامى آيات و سور سايه افكنده، حقيقت و جان كلام الهى را تشكيل می دهد. علامه بر اين باور است كه در پس ظاهر الفاظ و معانى حقيقتى والاتر نهفته است كه گوهر قرآن و بطن آن را تشكيل می دهد، داراى وحدتى استوار و از هر گونه تجزيه و تفصيل مبراست. آن حقيقت همانند روح در جسد، عينيت وجودى دارد و سر منشأ تمامى احكام و شرايع و بيانات قرآن می باشد كه نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهيم است، بلكه از سنخ عالم امر و ملكوت است كه هرگز دست آلوده خاكيان به آن نمی رسد.
⏪4- عينيت بخشيدن به مساله« القرآن يفسر بعضه بعضا»
علامه با قدرت و احاطه فوق العاده به تمامى آيات مرتبط با يكديگر اين مساله را عينيت می بخشد، به گونه اى كه هر يك از آيات نسبت به آيات ديگر، رافع ابهام و شك آن بوده است.
⏪5- نحوه و چگونگى رسيدن به حقايق تفسيرى و دقائق تأويلى قرآن كريم اين عمده ترين ويژگى است كه از جايگاه فطرت پاك و درون تابناك بايد نشأت گيرد و علامه بزرگ از همين صراط سوىّ به مبانى تفسير و معانى تأويل دست يافته است.
توضيح اينكه قرآن در بيان مطالب و ارائه مقاصد- چه تفسير و چه تأويل- شيوه خاصى دارد كه از ساير شيوه ها جداست. قرآن براى رساندن مطالب خود و القاى مفاهيم عالى، روشى مخصوص به خود دارد و اگر كسى خواسته باشد از روشهاى معمولى براى رسيدن به معانى قرآن بهره گيرد، بسى اشتباه رفته، زيرا قرآن كلام الهى است و فروغى فروزان دارد كه هر دلى آمادگى تابش آن را ندارد. علامه طباطبايى با همين ديد روشن و نهاد پاك، پايه اين تفسير ارزشمند را پی ريزى نموده و كاملا در اين راه موفق گرديده و توانسته حقايقى گرانبها را براى امت اسلام به ارمغان آورد كه ديگران توان آن را نداشتند و خود را به دشوارى انداختند.
تأويل از ديدگاه علامه واقعيتى است كه بيانات قرآنى از حكم و پند و حكمت بدان تكيه دارند و اين حقيقت در تمام آيات قرآنى- چه محكم و چه متشابه- موجود است و از قبيل مفاهيم و مدلولهاى الفاظ نيست؛ بلكه از امور عينى خارجى است و الفاظ آن را در برنمی گيرند و از آن رو، خداوند آن را با الفاظ به بند كشيد تا بشر را اندكى با حقيقت آن آشنا سازد.
🔹به باور علامه منظور از تأويل آيه، جنبه مفهومى آن نيست كه آيه بر آن دلالت می كند؛ بلكه تأويل از قبيل امور خارجى است. البته نه هر امر خارجى تا اينكه مصداق خارجى خبر، تأويل آن باشد؛ بلكه امر خارجى خاصى كه نسبت آن با كلام الهى نسبت ممثل با مثال و باطن با ظاهر است.
خلاصه آنكه تأويل قرآن عبارت است، از حِكَم و مصالح نهفته كه منظور الهى بوده و تمامى احكام و معارف قرآن از همانجا نشأت گرفته است.
....ادامه دارد....
🌷🌷🌷
🔅تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom